برنامه راهبردی
( Strategic plan)
تداوم توسعه و پایداری آن در سازمان ها ،برای دستیابی به اهداف بلندمدت سازمانی،(البته همزمان با دارابودن برنامه های کوتاه وبلند مدت،که درشرح وظایف سازمان ها به تفصیل بیان می شود و شامل خدمات گوناگونی است)منوط به برنامه ریزی راهبردی (strategic planning)یا استراتژیک است.اهداف بلندمدت و ترسیم آرمان های بلند نظرانه و اساسی نیاز ضروری سازمان ها برای بقا و تداوم فعالیت های آنها به شمار می آید،و در مواجهه با خواست ها و نیازهای متنوع و عدیده آحاد جوامع بشری و اختصاصا در جامعه مورد نظر در بحث ما ،یعنی جامعه شهری(urban community) همانند شهروندان ساکن در حوزه کلان شهری مانند شهر رشت،سازمان های ذیربطی مثل شورای شهر و شهرداری ناگزیر به اتخاذ فرآیندی با عنوان برنامه های استراتژیک هستند،که می دانیم در نگاه کارشناسانه علمای مدیریت ،برنامه ریزی استراتژیک،یک فرایند است،و اساسا استراتژی ،چشم انداز و افق تعیین شده یک سازمان و یک واحد تولید کننده خدمت فعال در فرایندی طراحی شده که بر کلیه امور در حوزه فعالیت سازمان خود جاری و مشرف است،محسوب می شود و در بلند مدت دارای مقصدی مشخص و هدفی آرمانی است.بنابراین به عنوان یک اصل اساسی در دستور کار مدیران ارشد شهری ،تعیین استراتژی و ترسیم برنامه هایی با مقاصد و اهداف مشخص و دور نگر ،در واقع بکارگیری روشی هوشمندانه و مدبرانه با آگاهی از فرصت ها و تهدیدها در فرایندی کاملا تدبیر شده شناخته می شود. اعتقاد مدیران سیاستگذار و اجرایی به داشتن برنامه های راهبردی در سازمان،به این معناست که برای ارائه خدمات پایدار به شهروندان که طالب ملزومات شهری رفاه ساز و آرامش دهنده، در ابعاد نرم و سخت افزاری هستند،آنان می دانند که چه دارند و چه می خواهند وچه عملکردی را باید داشته باشند تا به مقصد و مقصودی که تعیین کرده اند به درستی دست بیابند.حالا مسئله اصلی اینجاست که بطور بدیهی ،برنامه ریزی استراتژیک در گام اول جنبه نظری و پیش بینی دارد و با برنامه ریزی و طراحی آن، بر اساس داشته ها و خواسته ها که پیشنهادی و مفروض اند،قابل تدوین است،و تا اینجای کار چنین برنامه وزینی ،در عین حال که بر روی کاغذ و در کلام، عملی و شدنی است،لیکن نباید فراموش کرد که این برنامه ها تا این مرحله فقط نظری و قابل گفتمان است و می شود آن را زیبا و جذاب و دلنشین به اطلاع مخاطبان نیز در جامعه شهری رساند و آنها را امیدوار به ارائه خدمت در آینده ،آن هم از نوع مطلوبش ،منتظر نگه داشت و از تاکید بر دریافت مطالبات خود در زمان حال دور و فشارها را از دوش مدیران کم کرد.
اما آیا این برنامه تدوین شده که با تبلیغ زیاد به اطلاع مردم هم رسیده است در مرحله اجرا و ممکن شدن،واقعا دارای جنبه های عملیاتی هست یا خیر؟محقق شدن این مرحله،مسئله مهمی است که از طرف مدیران ارشد و اجرائی سازمان که موضوع برنامه را اعلام عمومی کرده اند باید پاسخ داده شود!
از طرف دیگر برای تهیه یک برنامه استراتژیک که قابلیت انجام شدن داشته باشد ،نکات مهمی وجود دارند که البته بسیار موجز در این کوتاه نوشتار به چند مورد از آن می پردازیم و توجه و توضیح بیشتر در مورد آنها را از سیاستگذاران و مدیران برنامه ریز شهری طلب می کنیم!
1-ما و سازمان تحت مدیریت مان در حال حاضر کجا هستیم؟
(Where are we and our organization right now?)
پاسخ این سوال را می توان با روشن کردن جواب سوالات زیر بدست آورد :
1-آیا درک عمیق از شرایط موجود در محیط فعالیت سازمان و مخاطبان آن وجود دارد؟
2-آیا آگاهی کامل از منابع در اختیار همچون منابع مالی موجود است؟
3-آیا شناخت کافی از توان و استعداد بالفعل و بالقوه کارکنان و سازمان داریم؟
4-میزان کیفیت فعالیت ها و ارزش مداری اهداف از نظر کارکنان و گروه های ذینفع و مخاطبان سازمان به چه میزان است؟
5-آیا اعتماد و اطمینان متقابل بین سازمان و مدیران آن با آحاد جامعه شهری و مسئولان و مدیران دیگر سازمان ها ونهاد های مرتبط که در انجام امور شهری سهیم هستند وجود دارد و یا تدبیر شده است؟
6-و…. ؟
2- ما و سازمان تحت مدریت مان کجا می خواهیم باشیم؟
(Where do we and our organization want to be?)
مقصود از این سوال نیز در جواب سوالات زیر نهفته است:
1-اهداف و آرمان های ما کدامند؟
2-نیازهای اولویت دار ما چه هستند و وضعیت مطلوب برای مدیران چگونه تشخیص و تعیین شده اند؟
3-علایق و خواسته های مخاطبان سازمان چیست و به چه نحو ی و با چه زمانبندی،دسته بندی شده اند؟
4-اولویت بندی تقاضاها در مرحله عملیاتی شدن با چه مکانیزم اجرایی و چگونه کارسازی و تعریف شده اند؟
5-و…..؟
3-ما و سازمان تحت مدیریت مان چگونه می توانیم به هدف و آرمان خود برسیم؟
(How can we and our organization reach our goal?)
پاسخ این پرسش نیز با روشنگری این مطالب خواهد بود که:
1-چه برنامه راهبردی را برای سازمان تدوین کرده ایم؟
2-چه مقدار از این برنامه امکان عملیاتی و اجرایی دارد؟
3-آیا به عوامل موثر در تاثیرپذیری مدیریت و سازمان از تغییرات محیطی و مدیریتی توجه شده است یا خیر؟
4-آیا فرضیات و واقعیات گردآوری و تدوین شده،متاثر از گذشته،مسلط به حال و معطوف به آینده تقویم شده است؟
5-و….؟
4-ما و سازمان تحت مدیریت مان چگونه مسیر حرکت و پیشرفت مان را نظارت و کنترل و اجرا خواهیم کرد؟
( how will we and our organiztion monitor and control and make our progress)
در پاسخ این سوال نیز ضروری است مشخص شود که:
1-منابع انسانی و کارشناسی و ابزار و امکانات و تواناییها ی اجرایی ما و سازمان چیست؟
2-منابع مالی برنامه ها و پروژه های مستتر در آن ،از کجا و چگونه تامین خواهند شد؟
3-آیا میزان و نحوه همکاری و همراهی سایر سازمان ها و عوامل مرتبط و دخیل در انجام پروژه ها مشخص شده است؟
4-ابزار نظارت و کنترل و ارزیابی ما کدامند؟
5-آیا زمان مطمئن و مطولی برای اجرای برنامه ها در اختیار مدیران سازمان وجود دارد ،و یا قرار داده خواهد شد، یا اینکه مدیریت ها همواره با تهدیدات عدم تداوم و پایداری در دوره مدیریت خود مواجه خواهند بود؟
6-و…..؟
اکنون با لحاظ توضیحات فوق الذکر که البته بسیار مختصر و تیتروار بیان شد ،آیا می توان این انتظار را داشت که مسولان سیاست گذار و مدیران اجرایی خادم،به صورت مکتوب و احصاء شده ،توضیح دهند که در کنار برنامه های کوتاه مدت و میان مدت ،چه برنامه ریزی بلندمدتی(راهبردی)را برای موکلان خود در شهر تدارک دیده اند تا به عنوان یک خدمت پایدار برای رفاه و آسایش شهروندان در اختیار آنان در حال حاضر و در آینده قرار بگیرد؟یا اینکه در برخورد با مسائل و مشکلات شهری خواسته یا ناخواسته ،به صورت روزمره و باری به هرجهت روبرو شده و بدون برنامه تمهید شده ،و به مرحله عمل درآمده ،ایام خدمت و خدمتگزاری آنان ،در حال به سر آمدن است؟
بی تردید شاید این سوالی اساسی باشد که با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات ، در ذهن تک تک شهروندان وجود دارد و به دنبال پاسخ آن از نمایندگان و مدیران منتخب خود می باشند!