مدیریت و مدیران شهری

این موقعیت برای من فراهم شد تا در شش دوره از مدیریت های شهری، در شهرهای مختلف، با شوراهای شهری، به عنوان شهردار، همراه و همکار باشم. بنابراین مطالب مندرج در این کتاب، حاصل بخشی از تجربیات و تعاملاتی است که در این شش دوره اتفاق افتاد. امیدوارم این نوشتار برای علاقه مندان، قابل توجه و برای مدیریتها و مدیران شهری، مفید واقع شود.

در ادامه مطلب می توانید لینک دانلود متن کامل کتاب “مدیریت و مدیران شهری” را مشاهده نمایید.

ادامه ی مطلب

یک بستر و ده رؤیا

” یک بستر و ده رؤیا ”

چند روز پیش رئیس شورای کلان شهر رشت اعلام کرد که “شورای شهر ده گزینه نهایی را برای تصدی سمت شهرداری رشت در نظر گرفته است”.

بنابراین شهروندان بزودی شاهد قرار گرفتن یک نفر از میان این ده نفر، در جایگاه شهردار شهر خواهند بود.
به این ترتیب می توان چنین نتيجه گرفت که در حال حاضر، شورای شهر رشت توانسته است برای یک بستر، ده رؤیا را شکل داده و در میان ده نفر ، آن را راه اندازی کند و سپس به امید تحقق یک رویای صادقه ، افکار و اندیشه های به رؤیا درآمده این ده نفر را، که برای شهر و شهروندان رشت در قالب برنامه ارائه خواهد شد، در جلساتی مکرر، تعبیر عملیاتی و واقعگرایانه کرده و با تفسیر خود، یکی از آنها را به واقعیت قابل انتخاب مبدل نماید و بر اریکه شهردار تکيه دهد.

حالا، یک نگاه کوتاه کنجکاوانه به دوره های گذشته شورا و عمر کوتاه‌ همین دوره‌ ششم، نشان می دهد که، تاریخ شورای شهر رشت مالامال از فرصت‌های از دست رفته است!

اما اکنون بنظر می رسد که مردان مهم و قدرتمند شورای ششم تصمیم گرفته‌اند تا به هر قیمتی شده، چشم در چشم یکدیگر بدوزند و سرانجام تصمیمی را اتخاذ کنند که همانند انتخاب اول دوره اشان، آنان را وادار به تسلیم و در ادامه به فرصت سوزی دیگری دچار نکند.

در عین حال شورا خواهد کوشید تا با ورود به دوره جدیدتر و با آرامش بیشتر، بحران عدم توانمندی در انتخاب مدیر اول مناسب برای شهر، حتی در گذشته را،به نوعی واقعی و در میدان عمل، مدیریت نماید و خط قرمزی بر گذشته ناموفق بکشد.

هرچند که، اساسا روح بشری در این گونه از موارد درمان پذیر نیست و قادر هم نیست که به یکباره خط بطلان صادق بر گذشته رنجور بکشد و دوران پیش روی را، با درایت و عقل مداریِ دوچندان، مدیریت مدبرانه کند و به آن سروسامان واقعی دهد، نه رویایی!

در هر حال مدیریت شهری، امری پیچیده، در هم تنیده و اصولا بسیار سخت و صعب‌العبور است.

بنابراین هنوز زود است و نمی توان عجولانه در مورد کیفیت و چگونگی اقدامات اعضای ذیربط در مدیریت شهری، نتیجه گیری غیر منصفانه کرد.
از طرف دیگر نباید هم غفلت کرد که احیانا این کار دشوار و سخت، توسط اعضای شورا، با انتخاب یک مهره بازنده و یا با بکار گیری یک کارت سوخته، کماکان ادامه یابد.
بلکه در این مورد باید تامل بیشتری هم نمود، به نحوی که خردجمعی، برآیند همسوی رأی زنی، تدبیر سنجیده و بختِ یار هم، با اعضا همراه شوند. آنچنانکه عادت‌ های ثانویهِ حرف،شعار، وعده و افکار رؤیا ساز هم، در عمل کنار گذاشته شوند و مدیران مهم و قدرتمند شورای شهر رشت، تصمیمی تحول آفرین را برای آینده، شهر و موکلان چشم انتظار خود، بگیرند.
در ادامه باز هم باید خاطر نشان کرد که در هر صورت شورای شهر نمی تواند به بهبود وضعیت شهری و شرایطی که هم اکنون شهرداری در آن قرار دارد نیاندیشد و به آن بی اعتنا باشد. به همین نحو هم فرصت های مغتنمِ در اختیار را، با گذشت زمان و طولانی شدن دوره انتخاب شهردار از دست بدهد.
اعضای شورای شهر حتما توجه دارند که ضعیف ترین نقطه در ساختار مدیریت شورایی آنان، انتخاب شهرداری نامتناسب با شرایط موجود و وضعیت فعلی حاکم بر شهرداری، شهر و شهروندان است، که در صورت بروز چنین ضعفی از طرف ایشان، ناخواسته، ادامه مدیریت بر شهر و شهرداری برای آنان گران تمام خواهد شد.

به هر حال شورای شهر در شرایط حاضر، تنها یک بستر در اختیار دارد و ده رؤیای مختلف از ده گزینه متفاوت.
پس حالا باید منتظر ماند و دید که اعضای شورا، در کارزار حرف و یا عمل، همچون سیاست پیشه گان رفتار کرده و شهردار انتخاب می کنند یا همانند مردان میدان!

“قابل توجه شهروندان شریف، نجیب و گرانقدر کلان شهر رشت ” #تدبیری دیگر باید #

” قابل توجه شهروندان شریف، نجیب و گرانقدر کلان شهر رشت! ”
# تدبیری دیگر باید#

امروزه رویکرد شهر نشینی انديشه غالب اکثریت مردم در کشور هاست. در کشور ما نیز بر اساس گزارش مرکز آمار حدود ۷۴٪ مردم شهرنشین هستند و حدود ۳۲٪ از کل جمعیت کشور، یعنی قریب ۲۶ میلیون نفر، فقط در هيجده کلان شهر کشور زندگی می کنند.
در حال حاضر با توجه به کلان نشینی مردم در شهرها، بر خلاف سال های دیرین، این اقتصاد شهری است‌ که موتور محرکه غالب اقتصاد کشور محسوب می‌شود. به همین دلیل هم تأثیری غیر قابل اجتناب بر حوزه اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، اشتغال، خدمات و…می گذارد و آثارِخود را بر سر سفره های مردم، کاملا ملموس نشان می‌دهد.
بر همین پایه، نقش اساسی شهرداری‌ها، در حوزه اقتصاد شهری، نمی تواند از منظر کارشناسان و شهروندان دور بماند.
زیرا اولین آثارِ خوب یا بَدِ آن در زندگی شهروندان هویدا می شود. نشانه هایی که متاسفانه در سال‌های اخیر روز به روز رونق خود را از دست داده است!
از باب اطلاع، رقم بودجه هیجده کلان شهر کشور در سال ۱۳۹۹، در جمع حدود هشتاد هزار میلیارد تومان بوده است. بر همین اساس سرانه هر شهروند از بودجه شهری، بطور میانگین حدود سه میلیون تومان می باشد. این بودجه یا درآمد ها هم عمدتا از محل فروش تراکم، عوارض شهری، جرائم، فروش املاک و دارائیها و یا بعضا از محل کمک های دولتی حاصل می شود.
(البته رقم سه میلیون تومان برای هر شهروند بطورمیانگین در هیجده کلانشهر است، وگرنه، این رقم در برخی از کلان شهرها، به صورت واقعی به حدود یک میلیون تومان برای هر شهروند هم، نمی رسد).
نکته مهم در این ارقام هنگامی جالب توجه می شود که بدانيم، برای تأمین نیازهای شهری در کلان شهرها، رقم سرانه مورد نیاز برای ارائه خدمات، حدود پانزده میلیون تومان در نظر گرفته می‌شود.
به عبارت دیگر، با در نظر گرفتن سرانه ۳ میلیون تومانی و نیاز ۱۵ میلیون تومانی، در حال حاضر، ۵۰۰٪ فاصله درآمدی وجود دارد. و این یعنی، عقب ماندگی، پس رفت، عدم توسعه، کاهش خدمات، نارضایتی و…!
بطور مثال، رقم بودجه شهرداری رشت در سال ۱۳۹۹،معادل ۹۰۵ میلیارد تومان مصوب شورای شهر بوده است که، ۸۱۲ میلیارد تومان، محقق شده است.
حالا اگر جمعیت شهر رشت را تقریبا ۸۰۰ هزار نفر ثابت فرض کنیم، سرانه هر شهروند از بودجه، حدود یک میلیون تومان باید محاسبه شود. یعنی یک میلیون تومانی که، در مقایسه با میزان میانگین هیجده کلان شهر، که ۳ میلیون تومان بود، ۲ میلیون تومان کمتر است و در برابر ۱۵ میلیون تومان سرانه مورد نیاز، با ۱۵۰۰٪ کسری روبروست!( جهت اطلاع بودجه شهرداری در سال ۱۴۰۰ نیز معادل ۱۲۵۰ میلیارد تومان مصوب شده است ).
معنای مقایسه این ارقام آماری بدون هیچ توضیح بیشتر، بدور از شعار، وعده‌ و رویاپردازی از طرف هر شخص یا شخصیتی، در واقع و در میدان عمل یعنی، رکود واز کار افتادگی اقتصاد شهری، عدم وجود پروژه های بزرگ، راکد ماندن یا زمانبر شدن اجرای حتی پروژه های کوچک، عدم توانایی در تامین هزینه‌های جاری همچون حقوق و مزایای کارکنان و…، و در نهایت عدم امکان تأمین نیازها و تقاضاهای شهروندان و در نتیجه افزایش نارضايتي عمومی و بروز آثار و تبعات مخرب در شئون زندگی رشتوندان!
اما، برای طولانی نشدن مطلب، چرایی های چنین کاستی ها را به نوشته ای دیگر باید سپرد و در این کوتاه سخن، با توجه به زمان کم باقیمانده به آغاز فعالیت رسمی شورای ششم، چند پیشنهاد برای خروج از این وضعیت نابهنجار و غیر مطلوب، پیشنهاد می شود:
۱– با توجه به نقش انکار ناپذیر ملی گیلان و کلان شهر رشت در کشور، به دلایل عدیده و مستند، باید تدبیری اتخاذ شود که، با مساعدت نماینده معزز ولی فقیه در استان و مستقر در شهر رشت، نمایندگان بزرگوار رشت در مجلس، استاندار گرامی، فرماندار عزیز، اعضای محترم شورای شهر و شهردار تلاشگر، حداقل یک هزار و پانصد میلیارد تومان از محل بودجه ملی به شهر رشت اختصاص یابد. به این ترتیب حداقل، سرانه شهروندی در بودجه شهرداری رشت، در شرایط فعلی، به‌ میانگین متوسط کشوری در کلان شهر ها، یعنی حدود سه میلیون تومان برای هر شهروند، ارتقا می یابد.
۲– اعتماد آفرینی و اطمينان بخشی برای مشارکت سرمایه‌گذاران و بخش خصوصی در مگا پروژه‌های شهری و اصلاح و ارتقاء ساختارهای تسهیل گر مورد نیاز برای سرمایه‌گذاران در سرمایه‌گذاری های شهری
۳– تأکید مدیریت شهری به حذف مدیران هزینه محور و جایگزینی مدیران درآمد محور
۴– تجدید نظر در منابع مالی فعلی و ایجاد منابع تامین مالی جدید،واقعی و متنوع و پایدار سازی آن ها، با توجه بیشتر به حوزه های اقتصاد شهری
۵– انتخاب مدیر شهری توانمند به لحاظ رویکرد و بینش اقتصاد شهری
۶– جلب‌ حضور عملیِ بيش از گذشته شهروندان در مدیریت شهری، و مشارکت تکلیفی به لحاظ دارا بودن حق و حقوق شهروندی در سود و زیان مدیریت شهری!

قابل توجه شهروندان شریف و گرانقدر در شهرهای کشور # تدبیری دیگر باید#

” قابل توجه شهروندان شریف و گرانقدر در شهرهای کشور! ”
# تدبیری دیگر باید#
✍:محمدابراهیم خلیلی
امروزه رویکرد شهر نشینی انديشه غالب اکثریت مردم در کشور هاست. در کشور ما نیز بر اساس گزارش مرکز آمار حدود ۷۴٪ مردم شهرنشین هستند و حدود ۳۲٪ از کل جمعیت کشور، یعنی قریب ۲۶ میلیون نفر، فقط در هيجده کلان شهر کشور زندگی می کنند.
همینطور حدود ۴۲٪ ، یعنی قریب ۳۴ میلیون نفر هم، در غیر کلان شهرها، که حدود ۱۲۴۰ شهر کوچکتر هستند، ساکن می باشند.
در حال حاضر با توجه به رویکرد شهرنشینی مردم در شهرها، بر خلاف سال های دیرین، این اقتصاد شهری است‌ که موتور محرکه غالب اقتصاد کشور محسوب می‌شود. به همین دلیل هم، فعالیت های اقتصادی در حوزه شهرها، تأثیری غیر قابل اجتناب بر حوزه اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، اشتغال، خدمات و…، شهروندان می گذارد و آثارِخود را بر سر سفره های مردم، کاملا ملموس نشان می‌دهد.
بر همین پایه، نقش اساسی شهرداری‌ها، در حوزه اقتصاد شهری، نمی تواند از منظر کارشناسان و شهروندان دور بماند.
زیرا اولین آثارِ خوب یا بَدِ آن در زندگی شهروندان هویدا می شود. نشانه هایی که متاسفانه در سال‌های اخیر روز به روز رونق خود را از دست داده است!
از باب اطلاع، رقم بودجه هیجده کلان شهر کشور در سال ۱۳۹۹، در جمع حدود هشتاد هزار میلیارد تومان بوده است. بر همین اساس سرانه هر شهروند از بودجه شهری، بطور میانگین حدود سه میلیون تومان می باشد.
همینطور بودجه ۱۲۴۰ غیر کلان شهر یا شهرهای کوچکتر نیز، رقمی حدود بیست هزار میلیارد تومان بوده است، که بر همین پایه،سرانه هر شهروند بطور متوسط حدود ششصد هزار تومان باید محاسبه‌ شود.
این بودجه یا درآمد ها هم عمدتا از محل فروش تراکم، عوارض شهری، جرائم، فروش املاک و دارائیها و یا بعضا از محل کمک های دولتی حاصل می شود.
(البته رقم سه میلیون تومان برای هر شهروند بطورمیانگین در هیجده کلانشهر است، وگرنه، این رقم در برخی از کلان شهرها، به صورت واقعی به حدود یک میلیون تومان برای هر شهروند هم، نمی رسد. به همین نحو رقم ششصد هزار تومان سرانه برای هر نفر هم، در اکثر شهرهای کوچک، همین حالت را دارد و بسیار پایینتراز ششصدهزارتومان است).

نکته مهم در این ارقام هنگامی جالب توجه می شود که بدانيم، برای تأمین نیازهای شهری در کلان شهرها، رقم سرانه مورد نیاز برای ارائه خدمات به هر نفر، حدود پانزده میلیون تومان در نظر گرفته می‌شود.
به عبارت دیگر، با در نظر گرفتن سرانه ۳ میلیون تومانی و نیاز ۱۵ میلیون تومانی، در کلان شهرها در حال حاضر، ۵۰۰٪ فاصله درآمدی وجود دارد. و این یعنی، عقب ماندگی، پس رفت، عدم توسعه، کاهش خدمات، نارضایتی و…!
به همین ترتیب، تکلیف شهرهای کوچکتر هم مشخص است و می‌توان ارقام و عقب‌ ماندگی و فاصله موجود را در نظر گرفته و محاسبه نمود.
بطور مثال، اگر جمعیت یک شهر کوچک (غیر کلان شهر ) را تقریبا ۱۵۰۰۰۰ هزار نفر ثابت فرض کنیم، و سرانه هر شهروند را با میانگین تقریبا ششصد هزار تومانی در نظر بگیریم، یعنی ششصد هزار تومانی که، در مقایسه با میزان میانگین هیجده کلان شهر، که ۳ میلیون تومان بود، ۲/۴ میلیون تومان کمتر است و در برابر ۱۵ میلیون تومان سرانه مورد نیاز، با حدود ۲۵۰۰٪ کسری روبروست!
آنگاه مقایسه این ارقام آماری بدون هیچ توضیح بیشتر، بدور از شعار، وعده‌ و رویاپردازی از طرف هر شخص یا شخصیتی این معنا خواهد بود که، در واقع و در میدان عمل، یعنی رکود واز کار افتادگی اقتصاد شهری، عدم وجود پروژه های بزرگ، راکد ماندن یا زمانبر شدن اجرای حتی پروژه های بسیار ابتدایی(لکه گیری آسفالت کوچه ها و خیابان ها و…) ، عدم توانایی در تامین هزینه‌های جاری همچون حقوق و مزایای کارکنان و…، و در نهایت عدم امکان تأمین نیازها و تقاضاهای شهروندان و در نتیجه افزایش نارضايتي عمومی و بروز آثار و تبعات مخرب در شئون زندگی شهروندان!
اما، برای طولانی نشدن مطلب، چرایی های چنین کاستی ها را به نوشته ای دیگر باید سپرد و در این کوتاه سخن، با توجه به زمان کم باقیمانده به آغاز فعالیت رسمی شورای ششم، چند پیشنهاد برای خروج از این وضعیت نابهنجار و غیر مطلوب، پیشنهاد می شود:

۱– اعتماد آفرینی و اطمينان بخشی برای مشارکت سرمایه‌گذاران و بخش خصوصی در پروژه‌های شهری و اصلاح و ارتقاء ساختارهای تسهیل گر مورد نیاز برای سرمایه‌گذاران در سرمایه‌گذاری های شهری
2– تأکید مدیریت شهری به حذف مدیران هزینه محور و جایگزینی مدیران درآمد محور
3– تجدید نظر در منابع مالی فعلی و ایجاد منابع تامین مالی جدید،واقعی و متنوع و پایدار سازی آن ها، با توجه بیشتر به حوزه های اقتصاد شهری
4– انتخاب مدیر شهری توانمند به لحاظ رویکرد و بینش اقتصاد شهری
5– جلب‌ حضور عملیِ بيش از گذشته شهروندان در مدیریت شهری، و مشارکت تکلیفی آنان به لحاظ دارا بودن حق و حقوق شهروندی در سود و زیان مدیریت شهری!

( سخنی با اعضای شوراي شهر تهران، به بهانه انتخاب شهردار برای تهران ) ” مدیران سیاست مدار یا سیاست مداران مدیر”

( سخنی با اعضای شوراي شهر تهران، به بهانه انتخاب شهردار برای تهران)

” مدیران سیاست مدار
یا،
سیاست مداران مدیر ”

شورای شهر تهران در ایام حاضر، روز‌های مهم و سرنوشت سازی را پشت سر می گذارد. آنطور که از اخبار مربوط به انتخاب شهردار شنیده می شود، بنظر می آید که گویا اعضای شورا، آنچه که به کم و یا هیچ انگاشته اند، تهران، مشکلات مرتبط و شهروندان تهرانی‌ است.
شاید به تعبیری، قرار است ام القرای کشور امروز مظلوم تر از همیشه، مشکلات اش کماکان در بوته فراموشی قرار گیرد.
به هر صورت، حالا که قرار است تا مدیر مادر شهر تهران، به دست شخصیت های مهم شهری برگزیده شود، چنین بنظر می رسد که برای انتخاب مدیرِ، که خواسته یا ناخواسته، الگویی برای دیگر شهر ها و شوراها در سراسر کشور است، اعضای شورا توسن تصمیم را به جد زین کرده اند تا ترجیحا به سیاست مدار گزینی در مدیریت شهری اقدام کنند نه برگزیدن مدیر سیاست مدار در امور شهرداری تهران.
نباید غفلت کرد زیرا،همه می دانند که شهرداری تهران هم اکنون از نبود مدیر سیاست مدار بیشتر در رنج است تا سیاست مدار مدیر.
بنا براین، شایسته این است که، اعضای شورا، تاَملی کرده و صبری سنجیده نمایند، تا برای طراحی مجدد تجربه شکست خورده گذشتگان، ( البته این بار موفق ان شاا…) گزینه ای را بیابند که حضورش در صندلی مدیر ارشد شهرداری تهران، خالی‌ از لطف و فایده برای شهروندان و شهرداری تهران نباشد.
زیرا اعضای شورا به عنوان نمایندگان شهروندان تهرانی‌، بنا بر خواست موکلان خود، که تامین ثبات، پایداری، رفاه و آرامش در زندگی‌شهری را از آنان مطالبه می کنند آیا بهتر نیست، بهشت را نه به بهانه معروفیت در سیاست پیشه گی افراد، بلکه به بهای پایداری و استمرار و جهاد گری در مدیریت و خدمت گزاری صادقانه و بدور از حاشیه، به مدیری خادم و مقتدر وسیاست مدار در امور شهری بسپارند.
این مهم نباید از نظر دور باشد که، شهروندان تهرانی‌ و شهر تهران تا کنون از رویکرد سیاست مدارانه مدیرانی که به خود دیده، نه تنها طرفی‌ نیکو نبسته، بلکه باید گفت، عقب رفت هم کرده است، و اگر هم از خدمات مدیری در مسند شهرداری، خدمتی به خود دیده، تحقیقا از مدیران متعهد، مجرب و سیاست ورز در مدیریت شهری، امور شهر و بینش جهادگرانه درشهرداری بوده است. یعنی مدیری که حوزه عملیات، اجرا و پیش قراولی در ارائه خدمات شبانه روزی و بدون منت را، کارشناسانه می شناخته و خادمانه به وظایف خود عمل می کرده است. نه سیاست مداران مدیر، که عمدتا متعهد به عرصه سیاست ورزی هستند و به امور سیاسی علاقه مندترند تا عرصه های سخت عملیاتی در سازمان های خدمتگزاری، همچون شهرداری تهران.
چه کسی‌‌و کدام سیاست مدار فرهیخته ای گفته است که نام‌های به هر دلیل بزرگ و احیانا موفق در امور سیاسی و در عرصه سیاست، برای مدیر بودن در شهرداری نیز، که میدان عملیات است ترجیحا مناسب تر و خدمتگزارترند.
چه بسا مدیران توانایی که هم اکنون در جمع کارکنان و مدیران سخت کوش شهرداری تهران، بدون ادعا و البته بدون سیاست پیشه گی مصطلح، به وفور وجود دارند و می توانند با اعمال سیاست در جایگاه مدیر شهر، سکان شهرداری را در اختیار بگیرند و مجدانه خدمت مطلوب کنند.مدیرانی که بسیار توانمند تر از برخی از نام‌هایی‌ هستند که امروزه، از اطراف و اکناف مطرح میشوند. مدیران لایق و شایسته ای که بدون هیچ ادعا و منت و هزینه ای، میتوانند با شناخت برتر و تمرکز بیشتر و با اولویت بهتر، نسبت به مسائل شهری و مطالبات شهروندان، کسوت مدیر شهری را براساس شایسته سالاری،بر تن کنند. همینطور با مقبولیتی که در میان مجموعهٔ ابواب جمعی‌ شهرداری تهران دارند، بسیار مناسب تر و معقول تر، از نام های مطرح خارج از سازمان شهرداری، خدماتی افزون تر و مطلوب تر و کم هزینه تر به لحاظ مادی و معنوی، به شهروندان قدرشناس تهرانی‌ ارائه نمایند. مدیرانی که حرفه گرایانه در امور شهری، هم سیاست مدارترند و هم، برای خدمت کردن به مردم سزاوارتر!
قطعا خالی‌ از فایده نیست اعضای شورای شهر تهران، برای ادامه راه سخت و سنگینی‌ که پیش روی خود برگزیده است، حالا که در مظان آزمونی مهم قرار دارد، تیر هدف خود را در چله کمان آرش قرار داده و پرتاب کند، نه در زنبیل سیاست گرایی مصلحتی سیاست مداران مدیر.
چرا که به لحاط تجربه های مدیریتی گذشته در شهرداری تهران، غیر اصولی بودن چنین تصمیماتی، زود تر از آنچه که پیش بینی شود، خود را نشان می دهد‌ و بر اساس سوابق، نیازی به توضیح بیشتر ندارد .
در عین حال، اعضای محترم شورای شهر ، برای انتخاب مدیر شهر تهران، ّباعزمی مدبرانه و راسخ، گام‌های خود را بر پایه هایی محکم تر از دیوار سیاست پیشه های مدیر تکیه می دهند و قاطعانه به انتخاب مدیر سیاست مدار شهری می پردازند، نه فقط سیاست مدارانی که بنا دارند تا مدیریت شهری را هم در کارنامه مشغله های گذشته خود تجربه کنند!

پارلمان محلی؛آرمان شهر یا ویران شهر

“پارلمان محلی؛ آرمان شهر یا ویران شهر”

پارلمان های محلی و یا به عبارت دیگر مدیریت شهری از طريق مجالس محلی، برای برآوردن چه مقاصدی تشکیل شده اند؟ آیا غیر از این است که شهرها مجموعه هایی نامتناهی از نیاز ها و خواسته‌های بی پایان شهر وندان هستند که با تجمع گروه‌های فراوان جمعیتی در مناطق کوچک و بزرگ، برای تشکیل زیست اجتماعی مدنی در کنار یکدیگر، بدنبال تأمین مقدمات یکی از اساسی ترین نیازهای انسانی یعنی بقاء رضایت مندانه می باشند ؟
هر چند که صِرف بقاء نیز امروزه با پیدایش علم پيشرفته، تحت تاثیر عصر روشنگری، فناوری های تکنیکی و رسانه های فرامرزی، که هر روز به شکلی تازه تر ، بازنمايي می‌ شوند، نَفسِ حریص انسان را راضی نمی کند.
چرا که خواسته های جدید تر ، نوعی از بهتر شدن را نسبت به گذشته نوید می دهند و هماره انسان را تحریض می کنند که، نداشته هایش را جامه بودن و شدن بپوشاند و به زندگی متعالی بیاندیشد و تلاش کند تا همه آن چه که مي خواهد را بدست آورد.

بطور قطع نمی توان تمامی نیاز ها و خواسته‌ها را ، در فضایی از خلاء های واقعیِ موجود تأمین کرد. یا رفاه و خشنودی مردم را، بر منابع و جنبه‌های غیر پایدار و نامتوازن ، بنا نهاد.

زیرا آنچه از شرایط حال در شهرها را می توان از نگاه شهروندان تصویر کرد، عبارت است از ناخشنودی حاصل از عدم تأمین نیازها و برآورده نشدن آمال ، برای تحقق زیست اجتماعی مطلوب، توسط اعضای پارلمان ها ، و در بحث ما ، پارلمان های محلی.
با این دلایل که در طی پنج دوره گذشته، مدیریت های شهری، هر آنچه جلوتر آمده اند همواره این ابهام را بیشتر ایجاد کرده اند که افق رویکرد نمایندگان مجالس شهری، کدام پنجره از خدمتگزاری را نشانه رفته و بدرستی آن را بر روی مردم گشوده است؟
آیا آرمان شهرها، تمهید و توسعه یافته اند؟ یا ویران شهرها به شهروندان و مردم تحمیل شده اند؟ آن هم با تمسًک بر واژه زیبا و جذاب ” ما خدمتگزار شما هستیم”.

اینکه حالا یک عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها در مجلس شورای اسلامی، مدعی می شود که هزار نفر از اعضای منتخب شورای پنجم در بازداشت هستند، بيش از آنکه روشنگری باشد، می‌تواند ابهام زا تر بنماید.بدین صورت که، چرا، برای چه و چگونه اینچنین شده است؟ و چرا نباید می‌ شده است؟ در نهایت، پاسخ ها را نیز بر اساس وظیفه ای که قانونا وجود دارد، باید خود و همکارانشان در مجلس قویِ انقلابیِ فعلی تدبیر کنند وبدهند، نه شنوندگان و خوانندگان خبرها و یا شهروندان در شهرها، که با شنیدن چنین فرمایشاتی، بی اعتماد تر هم می شوند!

البته حالا بماند که، قطعا این نکته هم هنوز از ذهن ها پاک نشده است که به گفته مقامات رسمیِ مسئول، حدود یک سوم از نمایندگان مجلس دوره دهم نیز، به دلایلی از همین قبیل ، از انتخابات دوره یازدهم مجلس باز ماندند و نتوانستند مجددا کسوت خدمتگزاری را برتن کنند!!

دو اتفاق مذکور به نوعی می تواند موید این باشد که نمایندگان پارلمان ها تا چه اندازه با شعار خدمتگزاری، برای تحقق آرمان ها، در تامین زندگی رضایتبخش و سعادت مندانه شهروندان همت کرده‌اند. یا اینکه تا چه میزان به تخریب و ویران گری در حوزه اطمینان و اعتمادِ مردمی که به آنها رای داده بودند، پرداخته اند.

شاید در حال حاضر نياز نباشد تا بيش از اين به دوگانگی های مطرح شده در فوق معطوف شد. زيرا ناکارآمدی و ناکارایی بیشتر زمانی افزون تر دیده خواهد شد که، به ناپایداری های منابع ، عدم وجود زیرساخت های اصولی ، سیستمی ، شفاف و قانونی، برای تأمین آرمان های مدنظر، بيش از گذشته بی توجهی شود.
چراکه هر اندازه اجازه داده شود تا آشفتگی‌ها و بی قانونی ها فزاینده تر شوند، باید به همان اندازه نگران فاجعه های بزرگتر و اتفاقات ناگوارتر، بواسطه بی اعتمادی های فراوان ایجاد شده، نسبت به فرآیند بهتر شدن در آينده بود.

در هر حال آنچه امروزه مهم می نماید این است که قطعا ویران شهر سازی، رويه و یا راه منتخب هیچکس نیست. در عین حال صِرف آرمان گرایی شهری هم کفایت نمی کند. بلکه آنچه بيش از گذشته اهمیت دارد توجه به واقعیت ها و تأمین زیست مطلوب و زندگی سعادت بخش برای موکلان و مردمی است که شرایط حال آن ها باید از وضعیت فعلی به خوب و سپس به عالی تغییر کند.
این امکان در حال حاضر با انتخاب رئیس دولت سیزدهم و وعده‌های فراوان داده شده، بارقه‌هایی از امیدواری را، بوجود آورده است. طوریکه نمي شود امید و هیجان بوجود آمده را، در میان رأي دهندگان و مردم،نادیده گرفت.
البته مشروط بر اینکه قوای کشور، با اتکال بر خداوند تبارک و پیرو مقام معظم ولایت ، بدون توجه به برخی گرایشات، با همراهی و همکاری با دولت آینده ، تأمین منابع، پایدار سازی ، کارآمدگرایی و اعتماد آفرینی را افزون‌تر از گذشته، به یکدیگر گره بزنند و به اتفاق هم، پایانی باشند بر ناکارآمدی گذشتگان!

” پيشنهادی مشخص برای منتخبین دوره ششم شورای شهر، قبل از آغاز رسمی مدیریت شهری “

” پیشنهادی مشخص برای منتخبین دوره ششم شورای شهر، قبل از آغاز رسمی مدیریت شهری”

بیست و دو سال از شروع فعالیت رسمی شوراها در کشور می گذرد. دوره ششم نیز در زمانی آغاز می گردد که به نظر می رسد اعضای منتخب آن باید از انگیزه ، نگرش و تجربه افزون تری نسبت به دوره های گذشته برخوردار باشند.
بدون تردید اعضای شوراهای جدید قصد دارند تا در روندی فزاینده، گام‌ های بسیاری را بردارند و اقدامات مؤثرتری را به میدان عمل بیاورند. در هنگامه رقابت، با نگاهی از روی تامل به شعارهای انتخاباتی، ملاحظه می شد که کاندیداها، با وعده‌ هایی افراطي تر از گذشتگان وارد صحنه شده‌اند. بنابراین دست یافتن به دستاوردهای عالیِ وعده‌ داده شده، قطعا جانفشانی های بیشتر و عملکردهای فراتری را، از منتخبین جدید طلب می کند. به همین دلیل هم اعضای تازه به مسند رسیده، باید آمادگی کافی داشته باشند تا در حین خدمت خود، فریاد های به مراتب بیشتری را بشنوند و از سنگ‌های فراوانتری که به سمت اشان پرتاب می شوند و یا از موانعی که ایجادخواهند شد، و خساراتی که احتمالا بوجود خواهند آورد، با حواس جمع تر مراقبت کنند، و در امان بمانند. اعضای جدید حتما توجه دارند که از یک طرف فرهنگ حاکم در مدیریت های شهریِ فعلی، متاثر از سلسله مراتب پیچیده اجتماعی در زندگی جمعی است، که از تنیدگی های خاص و منحصر بفردی برخوردار است و علی القاعده تفکیک مقوله های مرتبط با آن از یکدیگر امکان پذیر نیست. از سوی دیگر نیز، منابع، مقرارت و اختیارات موجود، نه تنها امکان عملکردهای جزیره ای را به اعضا نمی دهد، بلکه آنان را در چارچوب پیچیدگی های متعلق به خود، به لحاظ بهره یابی مطلوب از برآیند خردورزی جمعی، که در ساختاری شورایی باید صورت گیرد، در بسیاری از مواقع، درگیر و مستأصل نیز می کند.
لذا بر همين اساس اگر منتخبین جدید، مایلند تا در دوران مدیریت خود، خدماتی شايسته وصحنه‌هایی موفق را برای موکلان خود به یادگار بگذارند، پیشنهاد می شود تا با کوششی مضاعف، دو اقدام زیر را با دقتی شایان توجه، جامه عمل بپوشانند :

الف– ليستی تهیه نمایید با این عنوان ” کارهایی که باید انجام دهم”.
ب– ليست دیگری تهیه نمایید با این عنوان” کارهایی که نباید انجام دهم”.

حالا:
۱– براي تهيه فهرست شماره “الف” ، از ماده ۷۱ قانون تشکیلات، وظایف و انتخابات شوراهای اسلامی شهری کمک بگیرید. چراکه تکلیف را برای همه اعضاء به صورتی روشن و قانونی مشخص کرده است و وظیفه و رسالت قطعی‌ تک تک اعضای شورای شهر به حساب می آید. و البته در مورد انجام یا عدم انجام درست آن وظایف هم، قطعا در آینده از شما سوال خواهد شد. همچنانکه شما نیز همين کار و سوال را با گذشتگان صورت دادید.
۲– برای تهیه فهرست ” ب” ، کافی است که در مورد حال و روز اعضای پنج دوره گذشته، یک جستجوی ساده را انجام دهید و نسبت به انجام کارهایی که نباید انجام داد و برخی در گذشته‌، بعضی از آن کارها را انجام دادند و در نتیجه عاقبت خوشی نصیب ایشان نشد، به دقت و از باب عاقبت اندیشی لختی درنگ کنید! در این رابطه، یک نکته ظریف، حائز اهمیت و قابل توجه نیز، وجود دارد. به این عبارت که، عمده کسانی که شامل عاقبت ناخوشایندِ عدم توجه به‌ این بند شده اند، بومی بوده اند!

اما اکنون در نظر بگیرید، مدیریت شهری کاری دشوار و حوزه مسئولیتی آن بسیار پیچیده است، و مدیران شهری افرادی پر مشغله به شمار می آیند. همین امر سخت، باعث می شود تا در میان مدیران و مدیریت شهری،در انجام وظایف قانونی و سازمانی، شاید ناخواسته، نا منظمی مفرطی ملاحظه شود. طوریکه بسیاری از اقدامات آنان به ندرت، به پیامدهای مطلوب بيانجامد و در نتيجه در میان شهروندان و مخاطبان سازمانی، وجهه‌ی مناسبی از خادمان مدیریت شهری شکل نگيرد.

پس بااين توضیح و بر همین اساس، اگر به عنوان اعضای منتخب مردم، بدنبال دستاوردهای عالی در مدیریت شهری دوره ششم، برای شهروندان شریف شهر خود هستید، با نهایت آگاهی و مسئولیت پذیری ، به خاطر بسپارید که طالبان موفقیت در مديريت شهری، ضمن توجه جدی به ليست شماره “الف”، از فهرست تهیه شده در ليست شماره “ب” به شدت فاصله می گیرند و با اتخاذ سیاست‌های مدیریتی روشن و شفاف، روش های منظم و سیاست های مدبرانه ای را بکار می بندند و به انجام امور اصولی و اساسی، که جزء وظایف اصلی و قانونی آن هاست، می پردازند.
زیرا چنانچه با مسامحه و ساده اندیشی، از توجه به مواردی که گفته شد، خصوصا بند “الف و ب” ، غفلت نمایند، پس ناگزیر و با توجه به تجربیات بدست آمده از گذشته، نباید منتظر توفیقات مدیریتی شایان و خدمات فوق العاده و رضایتبخش، به مردمی که ولی نعمتان آن ها هم هستند، باشند!

پروژه های کوچک، اما موفق

” پروژه های کوچک اما موفق”
“قابل توجه ریاست محترم شورای شهر رشت”
جناب آقای احمد رمضانپور نرگسی بعد از انتخاب خود به عنوان رئیس شورای شهر رشت، البته برای سال آخر شورای پنجم فرمودند:
🔺” یقین دارم سالی پُر از تلاش در پیش‌رو داریم “.
اما حالا با تاکید بر بیان فوق، به نظر می رسد توجه جدی به چند نکته اساسی، از جانب ایشان در ادامه ریاست بر شورای شهر، خالی از لطف نباشد:
۱_ در امر خطیر مدیریت و مسئولیت های متعلقه به آن، باید توجه داشت که، تلاش بدون تدبّرِ غیر هدفمند، که شاید ناشی از شرایط نه چندان مناسب موجود باشد، همانند بریدن تنه قطور یک درخت تناور با ارّه یِ کُندِ یکطرفه است. پُرزحمت، خسته کننده، ملال آور وکم حاصل!
چرا که با لحاظ برخی از فرمایشات مدیریت و مدیران محترم شهری شهر رشت، نظیر:
۱_ انتخاب هفت سرپرست و شهردار طی دو سال _ عدم حضورسرمایه گذار قابل توجه، به لحاظ تاثیر لحظه ای بی ثباتی _ به سرانجام نرسیدن و عقب افتادگی طرح ها و لوایح مصوب در شورا. (عاقل منش، شیرزاد، رسولی و عبداللهی)
۲_ عدم تعیین تکلیف ۳۰ مدیر معزول و دور دور آن ها در خیابان ها. (حاجی پور)
۳_ کلاهِ رفته بر سر شهرداری در پروژه گیل لند. ( علوی)
۴_ خروج بیشتر دستورات از جلسه شورا در مقابل کمتر شدن تصویب دستورات. ( رسولی)
۵_برداشتن پرونده هایی از شهرداری توسط برخی .( زاهد)
۶_ مطالبه ملی شدن احیای رودخانه های شهر. ( رمضانپور نرگسی)
۷_ شوخی تلقی نشدن تکریم ارباب رجوع ، احترام به حقوق شهروندی و برآورده شدن مطالبات مردم فهیم رشت ! (حاج محمدی)
۸_ نامه نگاری با برخی از مقامات عالیرتبه کشوری با عناوینی همچون” در رشت مدام جنگ است” . ( حاجی پور)
۹_ لقب عالی جنابان به اعضای محترم شورای شهر ( علیپور)
۱۰_ فساد وقیحانه در شهرداری و سراغ گیری از کارشناسان شهرداری به صورت شبانه. ( رسولی)
۱۱_ دعوت به حرف شنوی آقای شهردار محترم از اعضای محترم شورا. ( حاجی پور)
۱۲_ و…؟و…؟و…؟
حالا قطعا باید توجه داشت که:
۱_ شهرداری با کمبود منابع مالی مواجه است.
۲_ عدم وجود منابع تامین مالی پایدار کاملا مشهود است.
۳_ در امدهای شهرداری بر اساس آنچه تا کنون محقق شده است با پیش بینی های مصوب موجود در بودجه شهرداری، توسط همین اعضای محترم شورا، فاصله زیادی دارد .
۴_ پروژه های فراوانی( البته به اصطلاح) در سطح شهر، به صورت در دست اجرا، نیمه فعال، راکد و… وجود دارند که دلایل متعددی همچون عدم امکان تامین مطالبات پیمانکاران و …، فعالیت های شهرداری را در مورد آن ها، بیشتر روزمره کرده است تا برنامه مندی و دارای استراتژی مدیریتی،( البته اگر بر اساس معنا و مفهوم “پروژه” مورد مداقه قرار گیرند).
۵_ و…؟
از همین روی، که در واقع مطرح کردن یک از هزاران بود، و برای تحقق بیان خود حضرتعالی، که فرمودید:
🔺” یقین دارم سالی پُر از تلاش در پیش‌رو داریم”.
پس با کمال احترام به جنابعالی، پیشنهاد می شود که:
تلاش خود و اعضای محترم شورای شهر و مدیریت شهری را، در ایام کوتاه باقیمانده، با استناد به تجربه ای که به دست آمده و آورده اید و واقعیات موجود در مدیریت و مدیران شهری، به لحاظ نرم و سخت افزاری( ظرفیت های قابل دستیابی انسانی و مادی) وبا تکیه بر تعاریفی درست از “تلاش” و “پروژه”، بر روی ” پروژه های کوچک اما موفق” بگذارید تا آنچه که طی سه سال گذشته دوره پنجم، علی الظاهر، وعده و وعید شد و ثَمری هم که قابل طرح و افتخار باشد، به غیر از البته حرف و شعار را، تا حالا که برای رشتوندان، به بار نیاوَرد!

” ریز گفته ها و یا ریزفعالیت های درست، اما بی نتیجه و بی حاصل “

“ریز گفته ها و یا ریز فعالیت های درست ، اما بی نتیجه و بی حاصل”
مدیریت و مدیران سازمان ها، برای رسیدن به اهداف مشترک، فعالیت های مرتبط با یکدیگر را به صورتی نظام مند و بواسطه کوشش های فردی و گروهی انجام می دهند.
در واقع انجام اعمال و وظایف سازمانی برای مدیران تعریفی از یک فرآیند را به خود می گیرد.
در قاموس و مفهوم مدیریت، توانایی هم افزایی عناصر انسانی سازمان توسط مدیریت آن، رفتارهای سازمانی را کارآمد و اثربخش می کند و موجب تحصیل نتایج بهینه از منابعی (انسانی و مادی) می شود که بالفعل و بالقوه در اختیار سازمان قرار دارند. در غیر این صورت منابع موجود سازمانی نه تنها تبدیل به خدمت نمی گردند، بلکه فرسایش یافته و بتدریج زایل نیز می شوند.یا اینکه در خوش بینانه ترین حالت، در حدّ صرفا منابع باقی می مانند و ظرفیت مبتلابه آن ها به خدمات مطلوب برای مخاطبان سازمان(شهروندان) تبدیل نمی شوند. در مقوله مدیریت، لزوم و ضرورت نحوه مدیریت و چگونگی انجام گفتارها و رفتارها برای اداره کرد هر چه بهتر فرد، گروه، سازمان و جامعه مخاطب در میدان عمل، از اهم وظایف مدیریت و مدیران سازمان هاست که ثمره مشهود آن، ارتقای رضایت آحاد جامعه مخاطب، افزایش اعتماد عمومی، ایجاد جامعه ای سالم، امن، رضایت مند و آسوده در سایه یک زیست جمعی مطلوب و دل پذیر برای شهروندان در زندگی شهری آنان خواهد بود.
حال با لحاظ مطالب فوق، اما با نگاهی کنجکاوانه به گفته ها و عملکرد مدیریت و مدیران مسئول‌ شهری در کلان شهر رشت و از کنش ها و واکنش هایی که تاکنون صورت داده اند، می توان این طور برآورد کرد که نتایج حاصله از گفتارها و عملکردها، ما را به یافته های دیگری، غیر از مدیریت شهری مشروح در فوق رهنمون می کند. از این باب که بسیاری از آنچه که حداقل حدود یکسال گذشته رخ داده و ملاحظه شده است،
به دلیل عدم دستیابی به نتایج مقبول، بر مدار ریز گفته ها و یا ریز فعالیت هایی اتفاق افتاده است که روندی بی حاصل و بی نتیجه را رقم زده اند و اساسا باید ان ها را در زمره عملکردهای بی ثمر و فارغ از نتیجه مطلوب ارزیابی کرد. چرا که به غیر از افزایش هزینه های جاری سازمان، پرکردن بی فایده فضاهای رسانه ای، درگیر کردن افکار عمومی، تبلیغات بی حاصل و عدم کارکرد مناسب از سوی مدیریت و مدیران شهری، پیامد دیگری را که می شد به آن ، ارائه خدمت به شهروندان را نام نهاد، با خود به همراه نیاورده و رضایت عمومی شهروندان را هم به خود جلب نکرده است. حتی چه بسا که، به جرئت می توان گفت، آنچه گذشت حتی رضایت مندی آحاد مدیریت و مدیران شهری را نیز، آن چنانکه شایان توجه باشد، به خود کسب نکرده است. زیرا با نگاهی جستجوگر به بخش هایی کوتاه از موارد بسیار مطرح شدهِ ضد و نقض، از طرف مدیران شهری که در ذیل خواهد آمد، و عموما به مرحله عمل هم درنیامده است، خود موید این نارضایتی باید باشد:
۱_ حاج محمدی: از فردا مردم شهردار را در سطح رشت می بینند.
۲_ حاج محمدی: شهرداری مکان سیاسی نیست و متعلق به همه مردم است.
۳_ حاج محمدی: مشکلات شهرداری رشت را یکی پس از دیگری مرتفع خواهم کرد.
۴_ رمضان پور نرگسی: با توجه به منابع شهرداری، امکان اجرایی کردن تمامی پروژه ها وجود ندارد.
۵_ حاج محمدی: هر فردی را در جایگاه خودش مهندسی می کنم.
۶_ علوی: بهترین نیروهای ما امروز نشسته اند. بعد یکی یکی آدم هایی را میزارند که ما در همان نقطه دچار ضعف هستیم.
۷_ حاج محمدی: نهضت آسفالت را راه اندازی خواهیم کرد.
۸_ رسولی: طی دو سال باقیمانده باید به اندازه چهار سال کار کنیم.
۹_ رسولی: انرژی جدیدی به شورا وارد شده است.
۱۰_ رسولی: چوب خط شورا نزد شهروندان پُر شده است.
۱۱_ رسولی: شورای رشت و اعضاء آن قطعا در کار شهردار مداخله نخواهند کرد.
۱۲_ حاج محمدی: پرسنلی که طی چند مرحله به واسطه کم کاری از بنده اخطار بگیرد را نمی بخشم و یقینا با این افراد، حتی اگر به فردی متصل و وابسته باشند نیز برخورد می کنم.
۱۳_ حاجی پور: در عزل و نصب مدیران مافیا وجود دارد.
۱۴_ حاج محمدی: مدیران خارج از چارت به بخش های دیگر منتقل می شوند.
۱۵_ شیرزاد: مشکلات فاضلاب محلات رشت برطرف شود.
۱۶_ حاج محمدی: طوری برنامه ریزی می کنیم که معاونین، هم کار یاد بگیرند، هم به خاطر مردم کار کنند و با قدرت و شفاف و سالم کار کنند.
۱۷_ حاج محمدی: آزمایشاتی از نقاط بحران زا در رودخانه های گوهر رود و زرجوب باید انجام شود.
۱۸_ حاج محمدی: نخستین قرارداد در قالب یک پروژه عظیم در سازمان سرمایه گذاری شهرداری رشت منعقد شد.
۱۹_ حاج محمدی: اتصال خیابان شریعتی به سعدی.
۲۰_ حاج محمدی: برنامه ریزی برای احداث پارکینگ طبقاتی.
۲۱_ حاج محمدی: بزودی در شهر رشت شاهد حضور سرمایه گذاران بزرگتر خواهیم بود.

۲۲_ خبرگزاری فارس ۱۹/۴/۹۸ نشست مشترک شهردار و عضو شورای شهر: به همسان سازی و پرداخت به موقع حقوق کارکنان شاغل تاکید شد.
۲۳_ علوی: قانون می گوید حقوق باید پرداخت شود.
۲۴_ حاج محمدی: تصفیه خانه شیرابه زباله سراوان تا سه ماه آینده به بهره برداری می رسد.
۲۵_ رسولی: بخش زیادی از انتظارات شهروندان برآورده نشده است.
۲۶_ علوی: طرف می خواهد یک چیزی را نمایش دهد دنبال یک فضا می گردد برای نمایش خودش.

۲۷_پایگاه خبری تحلیلی غیر منتظره ۱۵/۲/۹۹: کلنگ احداث مزار دکتر حشمت به زمین زده شد.
۲۸_ عبدالهی: شوراهای شهر، شوراهای شهرداری شده اند.
۲۹_ دیارمیرزا ۱۸/۱۰/۹۸: ۴۸ درصد از بودجه شهرداری(۹۸) محقق شده است.
۳۰_ جذب: بودجه سال ۹۹ واقعی نوشته شود.
۳۱_ دیار میرزا ۲۸/۱/۹۹: بودجه ۹۰۵ میلیاردتومانی شهرداری تصویب شد.
۳۲_ رمضان پور نرگسی: ۱۰۰۰ میلیارد تومان بدهکاری داریم.
۳۳_ ذاکری: بودجه عمرانی سال آینده(۹۹) فاجعه است.
۳۴_ عاقل منش: شهرداری رشت در اسرع وقت می بایست نحوه اداره مکان های فرهنگی را به صورت لایحه به شورا ابلاغ کند.
۳۵_ ذاکری: همواره هرکسی که در جایی منصوب شده حداقل با یک عضو شورا سلام و علیک بیشتری داشته است.
۳۶_ ذاکری: مردم حق دارند که فکر می کنند برخی از طرح های مصوب شده در شورا تنها برای شوآف و نمایش است.
۳۷_ شیرزاد: تکمیل پروژه شهدای گمنام پارک ملت خواست خانواده های شهدا و ایثارگر است.
۳۸_ دیار میرزا ۱۷/۲/۹۹ جلسه ۱۳۹شورای شهر: تصویب نحوه پرداخت پاداش به شهردار رشت.
۳۹_ حاجی پور: شبهات مطرح شده درباره مناقصه خط تولید کود آلی نباید رسانه ای می‎شد.
۴۰_ ذاکری: عملکرد مدیریت شهری شفاف سازی نشد.
۴۱_ ذاکری: پرسنل بیش از 60 ساعت اضافه کاری نمی گیرند.
۴۲_ علوی: مدیران شهرداری را در تقابل با شورا نشان ندهید.
۴۳_ عبدالهی: شورا پس از ۶ سال کاسه داغ تر از آش شده است.
۴۴_ رسولی: حذف فساد خواسته همگان است.
۴۵_ و…
حالا با عنایت به فرمایشات مدیران محترم شهری طی چند ماه گذشته، که در بالا ذکر شد، آیا می توان این سوال را مطرح کرد که در مدیریت شهری کلان شهر رشت، کنش ها و واکنش ها را باید در کدامین طبقه بندی مدیریتی مورد ارزیابی قرار داد؟ ریز گفته ها یا ریز فعالیت های بی نتیجه و فاقد کارآمدی که حاصل شایان توجهی را برای شهر و شهروندان به بار نیاورده است؟ و یا فرمایشات و عملکردهایی که به هر حال به بهبود اوضاع شهری و تامین تقاضاهای شهروندان و کسب رضایت مندی آنان ختم نشده و احتمالا با روندی که پیش رو دارد، در باقیمانده عمر کوتاه شورای پنجم هم به نتیجه مطلوبی منجر نخواهد شد؟ یا اینکه باید این طور پنداشت که اعضای محترم شورای پنجم با روندی که تا کنون طی کرده اند، نباید شانس مجددی را برای حضور دگرباره در شورای ششم، برای خود قابل تصور بدانند؟
قطعا پاسخ مناسب را باید در گذر زمان و در آینده ای نه چندان دور جستجو کرد!

تورش کونوس

” تورش کونوس ”
از قدیم الایام بارها از‌بزرگان خود شنیده ایم که ” سه لنگه خو سه پایا داره” ، در حالی که این روزها خلاف این را شاهدیم. زیرا که اعضای محترم شورای شهر رشت با تصمیمات خود، اساس این قاعده را کلا، کن فیکون کردند و در ادامه، اصطلاحا بر اساس تصمیمات مبتنی بر خرد جمعی خود، گویا بنا دارند تا اثبات کنند که اگر ” سه لنگه” ، ” چهار ، پنج و شش لنگه” هم بشود، باز هم هیچ کس قادر نه خواهد بود که احتمال ختم این غائله شهردار گزینی را‌ تا پایان دوره، در شورای پنجم شهر رشت، حتی در تصورات خود هم، به سرانجام رسیده بداند.
اما باز ادامه ی مطلب