قابل توجه شهروندان شریف و گرانقدر در شهرهای کشور # تدبیری دیگر باید#

” قابل توجه شهروندان شریف و گرانقدر در شهرهای کشور! ”
# تدبیری دیگر باید#
✍:محمدابراهیم خلیلی
امروزه رویکرد شهر نشینی انديشه غالب اکثریت مردم در کشور هاست. در کشور ما نیز بر اساس گزارش مرکز آمار حدود ۷۴٪ مردم شهرنشین هستند و حدود ۳۲٪ از کل جمعیت کشور، یعنی قریب ۲۶ میلیون نفر، فقط در هيجده کلان شهر کشور زندگی می کنند.
همینطور حدود ۴۲٪ ، یعنی قریب ۳۴ میلیون نفر هم، در غیر کلان شهرها، که حدود ۱۲۴۰ شهر کوچکتر هستند، ساکن می باشند.
در حال حاضر با توجه به رویکرد شهرنشینی مردم در شهرها، بر خلاف سال های دیرین، این اقتصاد شهری است‌ که موتور محرکه غالب اقتصاد کشور محسوب می‌شود. به همین دلیل هم، فعالیت های اقتصادی در حوزه شهرها، تأثیری غیر قابل اجتناب بر حوزه اقتصاد، اجتماع، فرهنگ، اشتغال، خدمات و…، شهروندان می گذارد و آثارِخود را بر سر سفره های مردم، کاملا ملموس نشان می‌دهد.
بر همین پایه، نقش اساسی شهرداری‌ها، در حوزه اقتصاد شهری، نمی تواند از منظر کارشناسان و شهروندان دور بماند.
زیرا اولین آثارِ خوب یا بَدِ آن در زندگی شهروندان هویدا می شود. نشانه هایی که متاسفانه در سال‌های اخیر روز به روز رونق خود را از دست داده است!
از باب اطلاع، رقم بودجه هیجده کلان شهر کشور در سال ۱۳۹۹، در جمع حدود هشتاد هزار میلیارد تومان بوده است. بر همین اساس سرانه هر شهروند از بودجه شهری، بطور میانگین حدود سه میلیون تومان می باشد.
همینطور بودجه ۱۲۴۰ غیر کلان شهر یا شهرهای کوچکتر نیز، رقمی حدود بیست هزار میلیارد تومان بوده است، که بر همین پایه،سرانه هر شهروند بطور متوسط حدود ششصد هزار تومان باید محاسبه‌ شود.
این بودجه یا درآمد ها هم عمدتا از محل فروش تراکم، عوارض شهری، جرائم، فروش املاک و دارائیها و یا بعضا از محل کمک های دولتی حاصل می شود.
(البته رقم سه میلیون تومان برای هر شهروند بطورمیانگین در هیجده کلانشهر است، وگرنه، این رقم در برخی از کلان شهرها، به صورت واقعی به حدود یک میلیون تومان برای هر شهروند هم، نمی رسد. به همین نحو رقم ششصد هزار تومان سرانه برای هر نفر هم، در اکثر شهرهای کوچک، همین حالت را دارد و بسیار پایینتراز ششصدهزارتومان است).

نکته مهم در این ارقام هنگامی جالب توجه می شود که بدانيم، برای تأمین نیازهای شهری در کلان شهرها، رقم سرانه مورد نیاز برای ارائه خدمات به هر نفر، حدود پانزده میلیون تومان در نظر گرفته می‌شود.
به عبارت دیگر، با در نظر گرفتن سرانه ۳ میلیون تومانی و نیاز ۱۵ میلیون تومانی، در کلان شهرها در حال حاضر، ۵۰۰٪ فاصله درآمدی وجود دارد. و این یعنی، عقب ماندگی، پس رفت، عدم توسعه، کاهش خدمات، نارضایتی و…!
به همین ترتیب، تکلیف شهرهای کوچکتر هم مشخص است و می‌توان ارقام و عقب‌ ماندگی و فاصله موجود را در نظر گرفته و محاسبه نمود.
بطور مثال، اگر جمعیت یک شهر کوچک (غیر کلان شهر ) را تقریبا ۱۵۰۰۰۰ هزار نفر ثابت فرض کنیم، و سرانه هر شهروند را با میانگین تقریبا ششصد هزار تومانی در نظر بگیریم، یعنی ششصد هزار تومانی که، در مقایسه با میزان میانگین هیجده کلان شهر، که ۳ میلیون تومان بود، ۲/۴ میلیون تومان کمتر است و در برابر ۱۵ میلیون تومان سرانه مورد نیاز، با حدود ۲۵۰۰٪ کسری روبروست!
آنگاه مقایسه این ارقام آماری بدون هیچ توضیح بیشتر، بدور از شعار، وعده‌ و رویاپردازی از طرف هر شخص یا شخصیتی این معنا خواهد بود که، در واقع و در میدان عمل، یعنی رکود واز کار افتادگی اقتصاد شهری، عدم وجود پروژه های بزرگ، راکد ماندن یا زمانبر شدن اجرای حتی پروژه های بسیار ابتدایی(لکه گیری آسفالت کوچه ها و خیابان ها و…) ، عدم توانایی در تامین هزینه‌های جاری همچون حقوق و مزایای کارکنان و…، و در نهایت عدم امکان تأمین نیازها و تقاضاهای شهروندان و در نتیجه افزایش نارضايتي عمومی و بروز آثار و تبعات مخرب در شئون زندگی شهروندان!
اما، برای طولانی نشدن مطلب، چرایی های چنین کاستی ها را به نوشته ای دیگر باید سپرد و در این کوتاه سخن، با توجه به زمان کم باقیمانده به آغاز فعالیت رسمی شورای ششم، چند پیشنهاد برای خروج از این وضعیت نابهنجار و غیر مطلوب، پیشنهاد می شود:

۱– اعتماد آفرینی و اطمينان بخشی برای مشارکت سرمایه‌گذاران و بخش خصوصی در پروژه‌های شهری و اصلاح و ارتقاء ساختارهای تسهیل گر مورد نیاز برای سرمایه‌گذاران در سرمایه‌گذاری های شهری
2– تأکید مدیریت شهری به حذف مدیران هزینه محور و جایگزینی مدیران درآمد محور
3– تجدید نظر در منابع مالی فعلی و ایجاد منابع تامین مالی جدید،واقعی و متنوع و پایدار سازی آن ها، با توجه بیشتر به حوزه های اقتصاد شهری
4– انتخاب مدیر شهری توانمند به لحاظ رویکرد و بینش اقتصاد شهری
5– جلب‌ حضور عملیِ بيش از گذشته شهروندان در مدیریت شهری، و مشارکت تکلیفی آنان به لحاظ دارا بودن حق و حقوق شهروندی در سود و زیان مدیریت شهری!

پاسخ دهید