تسهیل تصمیم

آنچه که بیش از هر چیزی قادر است تا بر پیچیدگی تصمیم گیری در یک انتخاب تعیین کننده و سرنوشت ساز، همانند انتخابات شورای شهر، بیافزاید،و انتخاب کنندگان را در سر دو راهی انتخاب درست یا گزینش غلط، متوقف کرده و به تامل و تفکر متعهدانه و مدبرانه وادارد، ناشی از توجه هوشمندانه به سه متغیر زیر می تواند باشد:

1- صلاحیت منتخب

2- اعتماد به منتخب

3-کاهش احتمال زیان و اشتباه در انتخاب

بنا بر متغیرهای فوق، انتخاب کنندگان آگاهند که:

1- به زمینه های کاری و سوابق کاندیداها، به لحاظ علمی، عملی و جایگاهی،

2- به عملکرد کاندیداها در شرایط کاری مشابه در گذشته و حال و چگونگی کیفی و کمی آن به لحاظ صداقت ، امانتداری و پاسخگویی،

3- به نتایج حاصله از یک انتخاب نادرست و زیانبار، در حد و قواره یک مسئولیت مهم و حیاتی، در پارلمان شهری، به لحاظ رعایت مصالح و منافع مخاطبان(شهروندان)،در حیطه شهر، استان و کشور،

بلحاظ عقلی،و در سیاق تعهد و وظیفه شهروندی خود،توجه جدی و دقیقی را معمول دارند.

زیرا با کمال تاسف، احساس رها شدگی و اهمال کاری در انجام مسئولیت های قانونی و قواعد مقرر در شرح وظایف نمایندگی و عدم تحقق شعارها و وعده های داده شده و در نتیجه توقف در توسعه و پیشرفت اهداف شهری و شهروندی،

1- انتخاب کنندگان را برای حضور و مشارکت در پروژه ها و برنامه های مدیریت شهری، از باورهای ایجاد شده نسبت به صلاحیت ها، دور ساخته و میزان مشارکت اجتماعی را کاهش داده و انتخاب کنندگان را از ایفای وظایف و تعهدات شهروندی در کنار منتخبان خود، برای همراهی و همکاری با آنان،  و دریافت خدمات مورد نیاز زندگی شهری، از مجموعه فعالیت های مدیریت شهری، باز می دارد.

2- اطمینان شهروندان و اعتبار شهر، با عدم اعتماد ایجاد شده،  نسبت به انتخاب شدگان،  مخدوش شده و اعتبار شهر و شهروندی سیر نزولی می گیرد و رتبه شهر مورد سکونت شهروند، رو به افول می نماید.

3- ابهام در عملکرد و عدم تعهد در پاسخگویی، در قبال مسئولیت مقبوله از طرف نمایندگان منتخب، ضمانت اجرای صحیح و صحت عملکرد  برای تامین منافع و مصالح مخاطبان(شهروندان) را غیر شفاف کرده و اقدامات صورت گرفته بر اساس طرح ها و لوایح مصوب شده، از طرف مدیریت شهری را غیر هدفمند و فاقد الویت نشان داده و زیر سوال می برد و احتمال زیان بار بودن و زیانکاری در انجام هزینه های انجام شده و غیر مقبولی آن را به مخاطبان(شهروندان)،القا و در نهایت تحمیل خواهد کرد، و توسعه و پیشرفت وشرایط بهینه زندگی مورد انتظار و دلخواه و رضایت مندانه را از دسترس شهروندان به عنوان صاحبان اصلی شهر ، خارج خواهد کرد.

بنا براین اگر در افکار  و اذهان مردم شهر، به عنوان شهروند رای دهنده و تعیین کننده، یعنی مهمترین عامل در انتخاب یک کاندیدا برای نمایندگی مردم فهیم یک شهر بزرگ، چنین سوال هایی وجود داشته باشد،قطعا تصمیم گیری را برای آنان سخت تر خواهد کرد .پس، راحت سازی در انجام این فرایند تعیین کننده، بر عهده کاندیداهای محترم است، که اگر مدعی دارا بودن توانمندی های لازم در خدمت گزاری به ولی نعمتان خود در شهر هستند، دراولین قدم اجرایی برای اثبات ادعای خود، یعنی آمادگی خدمت به مردمی شریف و با فرهنگ و دارای سابقه شهرنشینی دیرینه در شهر بزرگی چون رشت، تا قبل از رفتن مردم پای صندوق های رای، و در فرصتی که پیش رو دارند، متغیرهای اشاره شده در فوق را برای شناخت و آگاهی بیشتر مردم از خود(کاندیدا) ،بطور مشروح و تفصیلی،تبیین نمایند و تصمیم گیری را برای رای دادن مردم به آنان تسهیل نمایند.

آنچه که بیش از هر چیزی در انتخابات پیش رو (با بهره گیری از تجربه چهاردوره انتخاب اعضای شورای شهر رشت در گذشته و با نگاهی عالمانه به کارنامه آنان و تاثیری که با عملکرد خود،  در شهر و  شئون  زندگی شهروندان از خود  بر جای   گذاشته اند) مهم به نظر می رسد ، این است که شهروند رای دهنده به صلاحیت کاندیدای مورد نظر خود، اعتماد،و به اشتباه نبودن تصمیم خود، باور و اطمینان داشته باشد و احتمال زیان باری و متضرر شدن در تصمیمی که خواهد گرفت را به حداقل برساند.

صلاحیت، اعتماد، کاهش زیان،یقینا مقوله های مهمی هستند که در یک انتخاب سرنوشت ساز، ارزش اندیشیدن به خود  را دارند!!

29 اردیبهشت – رشت

29اردیبهشت1396مردم سراسر کشور پای صندوق های رای خواهند رفت و همراه با انتخاب دوازدهمین رئیس جمهور کشور، اعضای پنجمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا را نیز انتخاب خواهند کرد.در شهر رشت نیز رشتوندان شریف، نمایندگان خود را در پارلمان شهری برخواهند گزید.قطعا تجربه چهاردوره انتخابات اعضای شورای شهر در گذشته، در شهر اولین ها، کمک کننده موثری به رای دهندگان برای انتخاب افراد واجد صلاحیت و دارای اهلیت، برای حضور موفقیت آمیز در پنجمین دوره شوراهای شهری به حساب می آید.تحقیقا در این دوره رای دهندگان ناگزیرند با شناخت بسیار بیشتری که نسبت به موضوعات و مشکلات شهری پیداکرده اند و با آگاهی کاملتری که نسبت به چهاردوره گذشته در باره مدعیان حضور در شورای شهر بدست آورده اند به نامزدهایی که آمادگی پذیرش مسئولیت مدیریت شهر را با اشراف به واقعیت های موجود در شهر رشت دارند، رای دهند و مناسب ترین و اصلح ترین شخصیت ها را از میان کاندیداهای محترم، برای تصدی این مسئولیت مهم و سرنوشت ساز شهری، و برای چهار سال آینده، انتخاب نمایند. کاندیداهایی که در کنار شاخصه های لازم و تخصصی فردی و اجتماعی و مدیریتی، قطعا باید دارای برنامه های جامع در مورد مدیریت شهری باشند و واقف باشند که شهروندان شریف و صبور شهر رشت، نیازمند یک شورای برنامه محور هستند تا بتوانند انتظارات شهری آنان را،که سال هاست برای تحقق اش لحظه شماری می کنند، و متاسفانه بخش عمده ای از آن خواسته ها تاکنون به سامان نرسیده است را برآورده سازند.

با همین رویکرد، می دانیم که براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395توسط مرکز آمار ایران، کل جمعیت کشور حدود 80 میلیون نفر و سهم جمعیت  استان گیلان از جمعیت کل کشور در این سرشماری،حدود 2/5 میلیون نفر می باشد.از مجموع جمعیت2/5 میلیون نفری استان گیلان،سهم شهر رشت حدود 750 هزار نفر می باشد که شامل حدود 370 هزار نفر مرد و 377 هزار نفر زن و 252 هزار خانوار است. باستناد به این آمارگیری که در 31 استان کشور صورت گرفته است، استان گیلان با اختصاص 3/17 درصد از جمعیت در مرتبه 12 جدول استان ها و از نظر تراکم جمعیتی با حدود 2/5 میلیون نفر در مساحتی برابر با 14042 کیلومترمربع صاحب تراکم 180/2 درصدی و به همین دلیل در رتبه سوم کشور قرار دارد.در استان گیلان واحدهای آپارتمانی 34 درصد و غیرآپارتمانی 66درصد و بنا براین از این نظر هم رتبه 9 کشور را به خود اختصاص داده است.بر حسب آمارگیری جنسیتی نیز ، تعداد زن و مرد در استان گیلان تقریبا برابر بوده و این در حالی است که نسبت جنسیتی در کل کشور حدود 103 درصد است.همچنین استان گیلان از نظر نرخ متوسط رشد جمعیت در کشور با 40 صدم درصد از سال 90 تا  95 در ردیف 25  جدول استان ها واقع شده است.

دقت در آمارهای مذکور نشان می دهد که میزان شهر نشینی در کشور حدود 74 درصد است ، در حالی که این رقم در سال 90  جمعیت شهرنشین را حدود 71/4 درصد گواهی می کند.همچنین تعداد شهرهای کشور در سال 1355برابر با 373 شهر بوده  و درسال 1395 برابر با 1245 شهر آمارگیری شده است.

اما منظور از بیان آمارهای فوق برای چیست؟ غرض این بود که توجه رای دهندگان محترم را به روند افزایش میل شهر نشینی در بین مردم کشور ، حساس و به خود  جلب کرده و به استناد آن، اهمیت جایگاه مدیریت شهری و نقش تاثیرگذار اعضای شورای شهر را بیش از گذشته در تامین کنندگی خواسته های شهروندان و صلاحیت تخصصی و مدیریتی آنان در پردازش و ساخت شهری ایده آل را بیش از پیش تاکید نماید.زیرا ارتقاء میل و  توجه مردم به شهرنشینی در واقع نمایانگر تغییر نقطه ثقل توجهات مردم به مکان ومحور فعالیت های اجتماعی ، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری، خدماتی و توزیعی،حتی صنعتی و …،آنان به آنچه که تاکنون بوده و آنچه که در آینده چهره بیشتری از خود به نمایش خواهد گذاشت، به شمار می آید.

بنابراین نباید دور از نظر باشد که موضوعی با این درجه اهمیت و در حال گسترش،مسلما با شروع کار شورای شهر در دوره پنجم، برای دستیابی به اهداف مدنظر در شهر و شهر نشینی، ساز و کارهای مختص خود را از مدیریت شهری طلب می کند. ساز و کارهایی که به لحاظ قواعد  و اصول شهرنشینی ، باید جامع نگر و برنامه محور و  امکان پذیر و قابلیت اجرایی شدن را دارا باشد، و از جنبه اهمیتی در کانون توجه رای دهندگان ،برای انتخاب افراد واجد صلاحیت و مهارت و تجربه، به لحاظ شایستگی آنان برای تکیه زدن بر کرسی های مدیریت شهری،  قرار گرفته  و دقیقا در انتخاب افراد اصلح با حساسیت هر چه بیشتری نسبت به گذشته، از میان نامزدهای آماده خدمتگزاری ملحوظ گردد.

با توجه به آنچه در بالا گفته شد، و مورد توجه قرار دادن تمایل شهرنشینی در آینده،قطعا شهروندان شریف رشتی و اعضای منتخب آنان در شورای پنجم ،توجه دارند و خواهند داشت که شهر رشت و شرایط قابل ملاحظه و مستولی بر آن در حال حاضر ،

 

حداقل با 12 چالش اساسی و بنیادی روبروست، که منتخبین مردم به محض ورود و  آغاز کار رسمی در شورای شهر، با آن چالش ها به صورت جدی و واقعی مواجه خواهند شد، و باید بی درنگ و بدون اتلاف وقت ، آنگونه که متاسفانه تا کنون خواسته یا ناخواسته از دست رفته است،با تکیه بر تواناییها و برنامه ها و اندیشیده های مدیریتی خود به مسایل شهر رشت، در عمل و با تکیه بر توان ،منابع و امکانات عملیاتی مدیران شهری و سازمان شهرداری ، به حل و فصل مدبرانه امور بغرنج موجودو کسب رضایت مردم،مردم مستحق بهترین ها، با پرهیز از شعار زدگی  و وعده های سرخرمنی ،بپردازند .بنابراین، چنانچه رشتوندان شریف،با هوش و آینده نگر و معتقد به ایفای صحیح وظایف شهروندی در جامعه مدنی، با توجه به سابقه دیرین شهرنشینی ،در انتخاب کاندیداهای خود ، بدون دقت نظر در موارد ذکر شده ، عضوی را انتخاب و در شورا مستقر نمایند، آنگاه در تمام مدت و طی دوره چهارساله شورای پنجم ، نباید فراموش کنند که انتظار تحقق خواسته ها و رفع معضلات و مشکلات موجود و خروج از اوضاع نابسامان و  تبدیل شده به بحران فعلی ،همانند گره های ترافیکی و معضل رودخانه ها و…،و دستیابی به زندگی آسوده و رضایت مندانه شهری،  بدون وجود اعضای کارآمد و کاردان  و با برنامه و عامل به وظایف و تعهدات قانونی، مدیریتی و  مسئولیتی ،به لحاظ تعریفی که در قانون و شرح وظایفی که بواسطه آن مقدر شده است،و در مدیریت مورد انتظار در شورای پنجم ،باید وجود داشته و اعمال گردد، رخ از پرده در نخواهد آورد و روند توسعه پایدار شهر و حتی تامین حداقل های مورد انتظار نیز،همچنانکه تاکنون به ثمر مطلوب نرسیده، باز هم به تعویق افتاده و دور از دسترس خواهد شد،

ویا اینکه حداقل دست یافتن به آنچه مورد نظر و نیاز است به آسانی میسر نخواهد شد.و در صورت بروز چنین کم توجهی و عدم دقت از سوی شهروندان،ناخواسته باید به  عدم انجام جدی وظایف شهروندی و ایفای تاثیر گذار تعهدات مترتب بر آن از سوی شهروندان انتخابگر، اذعان شود و بنابراین در ادامه و در مسیر اعمال مدیریت شهری، برخلاف پیش بینی های قانون ،که مسئولان باید در قبال مسئولیت مقبوله جوابگو باشند و توضیح دهند، علی القاعده از رای دهندگان، پاسخگویی در قبال عدم توفیق در مدیریت شهری و علل دست نیافتن به آنچه که باید برای شهر وشهروندان انجام می شد و به وقوع نپیوست و چرایی عقب رفت ها را سوال و مطالبه نمود،نه از اعضایی که انتخاب کنندگان بدون در نظرگرفتن بایسته های مد نظر خود و شهرشان، آنان را بر کرسی های شورای شهر نشانده اند، و در  این حالت در کرسی های ظاهرا پرنیانی شورای شهر ، که مشتاقان خدمت فراوانی هم برای جلوس بر آن ها ، به جد و پرتلاش کمر همت بسته اند،از طرف اعضای  مدیریت شهری منتخب شهروندان در دوره پنجم نیز، بطور طبیعی  و آنهم ناخواسته ، اتفاق چندان تاثیر گذاری ایجاد نشده و به وقوع نخواهد پیوست.

به هر صورت 12 چالش موجود که از نظر اهمیتی که دارند باید به طور جدی مورد توجه رای دهندگان و رای گیرند گان( اعضای شورای پنجم) قرار گیرند و در این کوتاه سخن به دلیل عدم مجال کافی ،امکان پرداخت مشروح به آن ها نیست و در نوشته ای دیگر باید بیان شود،و در حال حاضر فقط به صورت اشاره و تیتروار عنوان می شوند، عبارتند از:

1- حوزه ترافیک و حمل ونقل شهری جهت برون رفت این حوزه از گره های ایجاد شده فعلی و برگشت آرامش و آسایش به مردم و شهر.

2- حوزه فعالیت های فنی و عمران شهری با در نظر گرفتن توانایی ها و نیاز ها با توجه به اولویت طرح ها و با امکان سنجی عملیاتی و اجرائی و قابلیت بهره برداری از پروژه ها.

3- حوزه برنامه ریزی و توسعه پایدار شهری با مبنا قراردادن تامین زیر ساخت ها در مرحله نخست و با رویکرد هدفمندسازی عملیات اجرائی و اقتصاد  محور  بودن  برنامه ها .

4- حوزه منابع و سرمایه های انسانی سازمان با محوریت نگهداشت و افزایش بهره وری کارکنان و مدیران لایق و شایسته و توجه به وضعیت حقوقی و معیشتی و ارتقای روح تعهد سازمانی و شهروندی کارکنان با اولویت حفظ کرامت شهروندان.

5- حوزه منابع مالی با نگرش تامین منابع جدید، پایدار،جذب سرمایه و سرمایه گذاری های بلند مدت و با برنامه و کاهش هزینه های غیر ضرور و ایجاد شفافیت در عملیات مالی از نظر درآمدها و هزینه ها و مناقصه ها ، پیمانکاران و قراردادها،با اعتقاد به اطلاع رسانی عمومی و رسانه ای.

6- حوزه فرهنگی،اجتماعی و هنری با نگرش حضور و مشارکت فرهیخته گان و…و لحاظ توانمندی های عمومی و موجود در این حوزه در شهر و شهروندان.

7- حوزه ساخت شهر و توسعه شهرسازی با رویکرد کاهش فاصله بین مناطق برخوردار و غیر برخوردار با رعایت طرح تفصیلی و روند توسعه آتی شهر در جهات قابل تحقق و اعمال سیاست های کاربردی برای بهره برداری بهینه از فرصت ها ی موجود در شهر.

8- حوزه سلامت و بهداشت و محیط زیست و تعیین وضعیت و تکلیف رودخانه های

 

موجود و ایجاد زیرساخت های مورد نیاز در همین زمینه ها.

9- حوزه ارتقاء خدمات شهری، جمع آوری  پسماند و تعیین وضعیت مرکز جمع آوری پسماند،منطبق با استانداردهای مربوطه و سالم سازی محیط زیست و آموزش شهروندان و فرهنگ سازی تفکیک پسماند از مبدا.

10-حوزه مشارکت و حضور شهروندان با نگرش جلب اعتماد عمومی در برنامه های مدیریت شهری، باارتقاء جایگاه ها و مشارکت واقعی و با انگیزه نهادهای مردمی،مساجد و بسیج و …

11- حوزه هماهنگی برون سازمانی با دیکر سازمان ها و نهادها و ادارات سهیم در حوزه وظایف مدیریت شهری.

12- حوزه روابط عمومی و بین الملل با نگرش جذب سرمایه گذار خارجی، توریسم و گردشگری، شناساندن جهانی رشت در ابعاد مختلف علمی ، دانشگاهی،هنری،موسیقی و یا غذا و هنرهای دستی و …،با توجه به تفاهم نامه منعقد شده با سازمان یونسکو و یا تفاهم نامه هایی مانند خواهر خواندگی با آستاراخان و…

باعطف نظر به توضیحات فوق، به خاطر بسپاریم که روز 29 اردیبهشت و در پای صندوق های رای ،آینده زندگی خودمان و شهری که در آن زندگی می کنیم به دست خودمان بنا خواهد شد. پس همه با هم به صحنه انتخاب مهم سرنوشت ساز بیاییم تا بهتر بتوانیم در روند توسعه و پیشرفت ،سرنوشت شهری پویا،بانشاط،در مدار توسعه و زیبا را با درایت و تدبیر و با انتخابی اصلح و شایسته، برای آینده شهروندان شریف شهر اولین ها،  بدرستی و آگاهانه و با اقتدار، رقم بزنیم.

شورای پنجم با کدامین دغدغه

#به پاسداشت یاد و نام بزرگ مرد محبوب استان گیلان، مرحوم مغفور مهندس روح ا…قهرمانی چابک، استاندار اسبق گیلان، که من فقط یکبار و آن هم به صورت تلفنی، اما مفصل، توفیق داشتم تا با ایشان صحبت داشته باشم و همان یکبار کافی بود تا مهر ایشان بر دلم جاخوش کند و کلمات و جملاتش را که برای بهروزی و سعادت مردم و شهر رشت بود را ،هرگز از یاد نبرم،با هم قرار ملاقتی هم گذاشتیم،اما چه باید کرد که توفیق هرگز برای این دیدار رفیق نشد.  روحش شاد و یادش گرامیباد#

اما، شورای دوره پنجم شهر رشت،بزودی  رسما کار خود را(احتمالا از تاریخ 14/مرداد/1396 ) آغاز خواهد کرد.

شورایی که با علم به شرایط موجود، داشته ها و نداشته ها، مشکلات عدیده و انتظارات برحق مردم، کمر همت برای خدمتگزاری به مردمی بزرگ را بسته و وارد میدان مدیریت شهری شده است، تا در انجام مسئولیتی سرنوشت ساز،

آینده شهر و شهروندان آن را بدرستی و روشنی رقم زند.

اما مسئله اصلی این است که شورای پنجم  با کدامین دغدغه هدفمند و

اولویت دار، شروع کار خود را رسما  کلید خواهد زد؟

دغدغه …

1- …آنچه که از گذشته بر جای مانده و خواسته یا ناخواسته به آنان به ارث رسیده است و باید برای حل وفصل آن تدبیری صحیح بیاندیشند؟

2- …شرایط موجود ،مشکلات عدیده و اساسی مشهود، بودجه غیر واقعی،طرح ها و لوایح بر جای مانده، منابع مالی ناپایدار و محدود و ناکافی درآمدی،حتی اگر بر پایداری و مستمر بودن آن فعلا وقعی گذاشته نشود، مطالباتی که باید پرداخت آن ها با تامین منابع مشخص تعیین تکلیف شود، اعتماد سازی سازمانی کارکنان و …؟

3- …پاسخگویی شفاف، مسئولانه و امانتدارانه در عمل به خواسته ها و نیازهای مردمی که در انجام وظایف متعهدانه شهروندی، با رای قاطع خود به آنان، به پای صندوق های رای آمده اند و انتظار تامین خواسته های لازم در زندگی شهری خود را،  که بر جای مانده اند را خواستارند؟

4- …عملکردهای غیر قابل قبول و بعضا غیر مقبول و فاقد اولویت، عهدهای بسته و پیمان های به کرات شکسته، که فاقد مقبولیت و  شایستگی در تکرار مجدد است، دیرکردها و تاخیر ها در پروژه ها و طرح های برجای مانده، و بدون اولویت در رفع نیازهای ضروری شهروندان و نیمه تمام، عدم شفافیت در حوزه های مختلف مانند حوزه مالی، قراردادها، پیمانکاران، هزینه های غیرضرور و نبایسته ؟

5- …آغاز اقدامات جدید عمرانی، خدماتی، شهرسازی، فرهنگی، محیط زیستی،و…، و اتخاذ تصمیمات تازه با ارائه لوایح جدید، با عطف نظر به پیامدها و منظورها، که با کدامین برنامه کارشناسانه و از پیش تدارک دیده شده و منطبق بر واقعیات موجود و داشته های واقعی و تامین منابع مورد نیاز،  قبل از شروع فله ای، آن را سنجیده و به میدان عمل خواهند آورد، که دچار موانع نسنجیده و کارشناسی نشده احتمالی گذشته نشود و شهروندان را در معضلی دیگر گرفتار نسازد و آرامش را در زندگی شهری از آنان سلب ننماید؟

6- …” باید بشودها “مانند این جملات که: سرمایه گذار باید بیاید، مسئله ترافیک باید حل بشود، رودخانه ها باید احیا گردد، پسماند و شیرابه ها باید سامان یابد،  حقوق و مزایا و بیمه کارکنان باید به موقع پرداخت شود، عملکردها خصوصا در حوزه مالی باید شفاف باشد، مردم و راحتی آنان مسئله اصلی ماست،و…،و ما بی وقفه در حال خدمتیم، ما در انجام وظیفه دارای کارنامه درخشان هستیم، کابوس عدم خدمت به مردم و شهر،خواب را از چشمان ما ربوده است، و…،و جملاتی از این قبیل که اساسا شعاری و تبلیغاتی تلقی می شوند و گوش شهروندان بدون تعارف،پر است از وعده ها و شعارهای اینچنینی، از گذشتگان شیفته خدمت،و…؟

7-…انجام طرح ها و پروژه هایی که توسط کارشناسان، واقعا مطالعه شده اند، جنبه عملیاتی شدن دارند، منابع مربوطه خصوصا مالی ،قبل از اجرا مشخص و تدارک و تامین و سنجیده شده اند،در زمان تعیین شده به لحاظ اجرا، شروع و خاتمه خواهند یافت، برای مردم از نظر بهره برداری ملموس و قابل دسترسی خواهند بود و همانگونه در اختیار مردم قرار خواهند گرفت که پیش از اجرا نمایش داده و عرضه گشته بودند، و مطابق انتظار آنان به وقوع پیوسته باشد،هزینه های مربوطه در حدود تعیین شده در قانون، صورت وضعیت شده و اعلام گردیده باشد،و…؟

8-…عدم وجود زیرساخت های لازم و ضروری به لحاظ نرم و سخت افزاری و نبود برنامه های مشهود و عملی، برای تامین و رفع هر چه سریعتر این نیازهای پایه ای تا حال حاضر؟

9-…افزایش اعتماد عمومی و جلب حضور و مشارکت مردم در طرح ها و برنامه های مدیریت شهری،خصوصا بعد از آراء قابل توجه و به صندوق ریخته شده مردم، به نمایندگان و منتخبان خود در شورای پنجم به پاسداشت حضور ، شرکت و اعتماد جدی به آنان از طرف منتخبانشان و…؟

10- …انتخاب مدیر یا شهردار آینده شهر که بدون تردید مرهون اندیشیدن به دغدغه هایی خواهد بود که بخشی از آن ها در فو

 

ق گفته شد و بخش هایی را نیز قطعا اعضای محترم شورای پنجم مدنظر دارند و در انتخاب آتی خود ، برای دوره چهارساله شورای پنجم و برای سامان بخشیدن به برنامه هایی که برای تسهیل زندگی شهری و رضایت مندی شهروندان و توسعه پایدار شهر ، باید داشته باشند و بی شک دارند و ملحوظ خواهند کرد؟

11-…و…؟

با توجه به مطالب بالا، اصولا تغییرات سنجیده و با تامل که درحال حاضر توسط مردم، در انتخاب اعضای شورای شهر رشت و برای دوره پنجم شورا، بوجود آمده است، پله خروج از پیله تسلسل و خود تنیدگی و عقب رفت ها و باری به هر جهت ها و حرف ها و شعارها و وعده های بی اساس، به سوی پیشرفت و سازندگی و توسعه و رشد نرخ رفاه و آسودگی و آرامش و تامین زندگی خوشایند و رضایت مندانه در یک جامعه مدنی فرهیخته و دارای سبک و سیاق شهرنشینی در شهر رشت تلقی می شود، که به نظر نمی آید که با تدبیر و درایت و برنامه های مدیریت شهری منتخب در شورای پنجم، چنانچه در چارچوبی خردورزانه تدوین شده باشند،دستیابی به آن ها در زمانی نه چندان دور و طولانی،دور از ذهن باشد، و قطعا با امید به داشتن بهترین ها، برای مردمی که صاحب اولین ها بوده اند، به حول و قوه الهی، قابل تحقق می باشد!

به هر حال آنچه که در گذشته برای گذشتگان  رخ نمود ، می تواند برای حال فرصتی را برای حاضرین، ساخته و پدیدار کند که در آینده موجب حسرت و پشیمانی آنان نگردد!

غافل نباید بود، چرا که : صباح چهارم گذشت ، صباح پنجم هم می گذرد، باید کاری کرد که برای صباح ششم افتخار و سرفرازی بر جای ماند، نه حسرت بر دل جاماندگان، و ایضا عبرت برای آیندگان!

برای موفقیت و سربلندی شخصیت های خوش نام، نامدار، محترم، و مورد اعتماد مردم قدرشناس و گرانقدر شهر رشت در شورای پنجم، و در شهر اولین ها، دعا کرده و آرزوی توفیق در خدمتگزاری به مردم شریف و نجیب و با فرهنگ شهر رشت را از خداوند تبارک ، برای همه آنان طلب می کنیم.

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت      آری،به اتفاق جهان می توان گرفت

انتخاب شورای پنجم از کدام منظر

طى چند روز آينده ، بعد از اعلام تاييد صلاحيت نامزدهاي دوره پنجم شوراى شهر، توسط مقامات مسئول، قاعدتا اين طور به نظر ميرسد كه هريك از واجدين شرايط، ويژگيهاى اوليه و عمومى را براى انتخاب شدن از طرف شهروندان و نشستن بر كرسي هاى شوراى شهر را، به عنوان يك عضو در مديريت شهرى، دارا هستند، و مى توانند در صورتى كه اكثريت آراى مردمى را از آن خود كنند مسئوليتى سرنوشت ساز را بر عهده گرفته وبر كرسى شورا با توفيق يافتن در خدمتگزارى به مردمى شريف و با فرهنگ ، جلوس نمايند. 

اما قبل از نهايى شدن اين موضوع، يعنى انتخاب نمايندگان از جانب مردم و آغاز كار رسمى شورا،بنابر اصول عقلايي انديشيدن و مدبرانه برگزيدن،  با اهميت ترين و مهم ترين مسئله، كه قبل از انداختن رأي خود به صندوق آرا، بايد مورد مداقه بسيار جدى قرار گيرد، تامل و دقت در چرايى كيفي نامزدها و چگونگى شناخت كانديداها، وبه طبع آن ها، انتخاب اصلح از ميان كانديداها، از منظر شهروندانى، بايد باشد كه بنا بر تعهد شهروندى، و تقيد داشتن بر زندگى درشهرى آرمانى،كه منطبق براستانداردهاى تعيين شده براى شهرنشينى بايد باشد، پاى صندوق هاى رأى حاضر مى شوند و نظر نهايى خود را در صندوق رأى وارد مى كنند.

حال سوالى كه مى تواند مطرح باشد اين است كه رأى دهندگان و اساسا رشتوندان، كه به شهراولين ها بودن، در بسيارى از موارد افتخار داشته و شهره اند،بعد از گذران چهار دوره از شوراى شهر،  از كدام منظر و خواستگاه رفيع، كانديداى مورد نظر خود را گزينش خواهند كرد؟

در اين كوتاه نوشتار سعى شده است تا هر چند اندك، اما با اشاره، به برخى از مواردى كه ممكن است از اين منظر و جايگاه، مد نظر انتخاب كنندگان قرار گيرد، پرداخته و بيان  شود.

١- بدون هيچ ترديدى، شهررشت با پيشينه يكصد و ده ساله شهرنشينى، شهرى در طراز ملى است! بنابر اين،نگرش صرفا قوميتى و محله ايى، در انتخاب اعضاى شوراى شهر، براى تشكيل پارلمان شهرى رشت، مسلما باعث نزول و افت جايگاه واقعى آن، در ميان ساير كلان شهرها خواهد شد و شهراولين ها را به سطح محلي و در حد و اندازه هاى غير ملى تنزل خواهد داد. بنابر اين در نگرشى از اين منظر، تاحدممكن جامع الشرايط بودن افراد نسبت به امور و مسائل مربوط به مديريت شهرى ، و توفيق داشتن در كسب عمومى آرا  مردمى،  يعنى  شمول آن به كليت آراى شهروندان شهر در تمام مناطق و نواحي شهرى و حواشى آن ، و در نتيجه  نخبه گزينى از ميان كانديداها، بايد شرط اصلى و پايه اى ، براى انتخاب كننده باشد.

٢- افراد منتخب بايد از ظرفيت، قابليت و تمايل جدى و عينى به همگرايى جمعى و فرافردى، در سطح مديريت شهرى رشت بر خوردار باشند. تادر گرانيگاهى به نام شوراى شهر، كه خردورزى جمعى، مبناى تصميم گيرى هاى كلان در كلان شهري مانند رشت خواهد بود، پايبند بوده، و به وفاق در تصميم گيرى در بررسى و تصويب طرح ها و لوايح، بيانجامد، و منافع و مصالح شهر، شهروندان و سازمان شهرى را، به ديگر منافع و مصالح فردى، جناحى و گروهى ترجيح دهند.

٣- ذهن باز، كلان انديش، توسعه محور، بلند نظرانه ،  دورنگر و مردم محور،  منش و مشى خردمندان و خرد پيشه گان عاقبت انديش است، در مقابل ، اذهان بسته و منقبض، كوته نظران  خرده بين، فرصت جويان منفعت پيشه و مصادره به مطلوب كنندگان شرايط پيرامونى، از آنچه كه وجود دارد و ناتوانان درتغيير وتحول وضعيت نابسامان و غيرشفاف و سوال برانگيز، با نگرش خودمنافع محور و نردبان ترقى طلب، در شأن شهرى چون رشت كه مديريت شايستگان را مى طلبد، نيست ، و از هيچ منظرى نمى توان آن را برتافت.

٤- اعتقاد به تامين زير ساخت هاى ضرورى ، قبل از ورود فله اى به پروژه ها و طرح هاى غير اولويت دار، بازنگرى در شيوه هاى جلب اعتماد و اطمينان عمومى، اتخاذ روش هاى نوين در اعتبار سازى شهروندى، باور داشتن به تأمين حقوق شهروندان با محوريت كرامت بخشى به صاحبان اصلى شهر ، يعنى مردمى كه شايسته بهترين ها و اولين ها هستند، و عدالت گسترى عمومى در تمام بخش هاى برخوردار و غير برخوردار شهرى، توان ايجاد مناسبات و ارتباط مدبرانه بين سازمانى با سازمان هاى دخيل در برخى از وظايف و مسئوليت هاى مديريت در امور شهرى بدليل نبود مديريت يكپارچه، و٠٠٠،از ساير ويژگيهاى  منتخبين از منظر عمومي بايد به حساب آيد.

٥- نگرش برون استانى و ملى و فراملى با توجه به ظرفيت ها و استعداد ها و منابع سرشار انسانى، دينى، انقلابى، سياسى، فرهنگى، اجتماعى، تاريخى، هنرى، و٠٠٠، شهرى و مرتبط استانى و فرامنطقه اى، امكان يابى بهره مندى از تواناييهاى كشورى همچون بودجه و مساعدت هاى دولتى، بهره گيرى از توان و تأثير نمايندگان منتخب شهر در پارلمان كشورى(مجلس شوراى اسلامى)، و٠٠٠، همچنان بايد در افق نگاه انتخاب كنندگان باشد.

٦- امتحان پس داده هاى مردود،  شعاردهندگان فقط زیبا سخنگو، وعده دهندگان بدون ثمره و عمل ، که بیشتراز خود ، ديگران را تحت كنترل و تمركز دارند، مدعيان بدون محتوا كه چرايى امور و شكست اهداف تعيين شده را، به جاى اينكه خود پاسخگو باشند ، از ديگران سوال مي كنند و خود را هميشه منزه و سايرين را همواره مقصر مي دانند، قانون شعاران قانون گريز كه فقط اجراى قاعده و قواعد و قانون را در باره ديگران مى ستايند، و٠٠٠، اساسا در منظر رأى دهندگان، بايد فاقد وجاهت و اقبال عمومى باشند.

٧- و٠٠٠،

بنا بر قاعده اصولى و لحاظ  موارد فوق الذكر، بايد منتظر بود وملاحظه كرد كه، رشتوندان شريف و نجيب و قدرشناس و اساسا با فرهنگ و فرهيخته ، براى داشتن شهرى مطابق آرمان هاى مطلوب خويش،  از كدامين منظر كانديداى مورد نظر خود را ،  براى دوره پنجم شوراى اسلامى شهر رشت بر گزيده و به او راى خواهند داد!